۱۳۹۱ اسفند ۲۴, پنجشنبه

روزشمارکارگری ماههای مهر، آبان و آذر 1391 ( بخش دوم)


تعیین دستمزد سال ٩٢ 


تعیین حداقل دستمزد هر ساله در شورای عالی کار متشکل از نماینده کارفرمایان، نماینده فرمایشی کارگران و نماینده دولت به عنوان بزرگترین کارفرما و بدون حضور نمایندگان واقعی کارگران تعیین می شود. نرخی که در این به اصلاح "شورا"ی سه جانبه تصویب می شود، هیچ خوانایی با سبد هزینه زندگی کارگران و مزدبگیران و نیزتورم موجود ندارد. چنانچه باهمین عینک به پیرامون خود بنگریم ونامه ها، حرکت های اعتراضی دهها، صد ها وهزاران هزارکارگررا دررابطه با سطح معیشت و گذران زندگی آنان دنبال کنیم، نیک درمی یابیم که با توجه به افزایش غیرمتعارف وسرسام آورقیمت کالاهای ضروری اولیه و افزایش هزینه های زندگی، درعمل ما با رُکود سطح حداقل دستمزد ها روبروهستیم  واین درحالیستکه خط فقربراساس نظرکارشناسان وبرخی ازعوامل خانه کارگرو شوراهای اسلامی کار، ومجلسیان رژیم، برای آن رقم بالای یک میلیون تومان محاسبه می نمایند
، اماما شاهد این بودیم که درسال ٩١حداقل دستمزد ٣٨٩ هزارتومان تعیین شد.آنچه طی یکسال بر کلیت جامعه ما و بویژه بر طبقه کارگر و نیوی توده محرومان کشورمان رفت،تاحال ارزیابی ازخط فقر را به رقم بالای بیش از یک و نیم میلیون تا دو میلیون تومان محاسبه می نمایند. برپایه خبرهای انعکاس یافته درروزشمارکارگری آذرماه ،روز ٢٨ آذراولین جلسه شورای عالی کاربرای تعیین حداقل دستمزد دراطاق های دربسته برگزارشد.روند بحث های این جلسات که به صورت قطره چکانی دربیرون انتشار می یابد نشان میدهد کهاز دل مباحث چانه زنی های یک جانبه  با ادعای سه جانبه گرایی بی پایه، بدلیل اینکه نمایندگان واقعی کارگران درآن نشت هاشرکت ندارند، و دولت به مثابه بزرگترین کارفرما دربرایر نمایندگان کارفرمایان وکارچاق کن های نوکیسه شورای اسلامی کار ، مزدوران کارگر نما، مبلغ اندکی به حداقل دستمزد افزوده خواهد شد که مشکلی از نابسامانیهای زندگی کارگران و مزدبگیران را حل نخواهد کرد
. 

من آنگونه که تا حال نوشتم : روشن است که حق برخورداری ازدستمزدی عادلانه مطابق با نرخ تورم وگرانی هزینه های واقعی زندگی کارگران ومزدوحقوق بگیران ، نیازبه حرکتهای جمعی وقدرتمند ،سازمانیافته ،متشکل ومستقل همه لایه های نیروهای کارگری کشورمان اعم ازکارگران شاغل و ارتش میلیونی بیکاران داشته ودارد.صد البته پایه اصلی این قدرتمندی دراتحاد وانسجام طبقاتی و سازمان یابی مستقل نیروی کارآنان نهفته است. رژیم سه جانبه گرایی کذایی اش که همانا بشکل یک جانبه گی درمضمون وعمل اجتماعی هر ساله در ماه های آخر سال در دل : کمیته تعیی نرخ دستمزد" درنشستهای شوراهای اسلامی کار،به پیش می برد. همواره راه حضورمادی و پیشروی طبقه کارگرراسدکرده است واین درحالیستکه مدام مسئولان "وزارت کار" وسخنگویان آن ادعا می کنند که درشورای عالی کار،کارگران هم نمایندگی می شوند. درحالی که افرادی که به عنوان نمایندگان کارگران پشت میزمذاکرات شورای عالی کاردرپشت درهای بسته حضور می یابند،همانا نیروی شبه کارگری، امنیتی وخودفروختگان وایادی رژیم اند وهیچ ربطی به کارگران وبرگزیده گان آنان ندارند وهرگزوهیچ کجا ازسوی کارگران انتخاب نشده اند. درواقع مهم ترین درسی که روش حکومت درتعیین سالانه حداقل دستمزد وپائین بودن همیشگی ودائمی آن ازنرخ واقعی تورم برای کارگران دارد، این است که آنها تا زمانی که نتوانند خودشان را به صورت مستقل سازمان دهند وبه قدرتی واقعی تبدیل شوند که حکومت مجبورباشد تا قدرت وجودی آنانرادرمعادلات خود درنظربگیرد، همچنان زیرتازیانه دولت وکارفرمایان ازحداقل دستمزدی منطبق با نرخ تورم هم محروم خواهند ماند. مهم ترین درسی که بحث حداقل دستمزد برای فعالان کارگری دارد، این است که مساله کمک به تقویت صفوف خودوایجاد تشکل ها وصف مستقل طبقاتی کارگران را به اولویت اساسی کاروپیکارروزمره یکایک آنان چه درفصل تعیین دستمزد وچه پس ازآن تبدیل کنند. زیرا فقط ازدرون نتایج این اولویت بخشی است که زمان تعیین حداقل دستمزد می تواند به زمانی برای صف بندی واقعی طبقاتی نیروی کارعلیه دولت وکارفرمایان ودربرابر نیروی شبه کارگری واطلاعاتی درون طبقه کارگرسمتگیری کند.

دیگررویکردهای کارگری قابل مکث  سه ماهه مهر– آبان و آذر۹۱

 

جداازموارد فوق رویداد های پرشمارسه ماهه مورد اشاره ازجمله ؛ حادثه دردناک وغم انگیز انفجار درمعدن ذغال سنگ یال شمالی طبس اتفاق افتاد.انفجارمعدن طبس که به کشته شدن ٨ کارگر زحمتکش منجرشد، این فاجعه نمادی ازابعاد استثمارکارگران ومزدبگیران وحوادث حین کاربویژه دربخش معادن وکارهای سخت وصعب است که هیچگونه تضمینی برای آن وجود نداشته وندارد. کارگران معادن ذغال سنگ شهرستان طبس،درست ٨ ماه قبل ازانفجاریادشده، طی نامه ای به نماینده مجلس این منطقه نسبت به "کمبود امکانات ایمنی" و "سوء مدیریت" معدن اعتراض کرده بودند. بدین ترتیب مجلس نشینان ودیگر کارگزاران رژیم مسئول قتل ٨ کارگر معدن طبس هستند که برای جلوگیری ازفاجعه انفجارمعدن ذغال سنگ هیچ اقدامی نکردند. درمقابل حوادث حین کارمی توان گفت: عدم رعایت استانداردهای بین المللی کار، فقدان بیمه وبهداشت وابزارکارمناسب، عدم کنترل شرایط کار و ....ایمنی لازم امری رایج وعادی است. درایران کارگران ساختمانی که با قراردادهای موقت وزیرپوشش شرکتهای پیمانی به کارمشغولند وقانون کارنیز شامل آنها نمی شود،آسیب پذیرترین نیروی انسانی حین کارهستند. آنان بدلیل فقدان مصونیت کاری درداربست های برج وباروسازی ساختمانی ونبود وسائل ایمین لازم بیشترازهرزمان دچارسوانح حین کارمی شوند. این بخش ازکارگران اگر بعد ازحادثه کار زنده هم بمانند مورد حمایت ورسیدگی ازطرف سازمان بیمه وتامین اجتماعی قرارنمی گیرند.- روزشمارکارگری سال های اخیربه دفعات حوادث بغایت ضد انسانی پیش آمده را گزارش کرده است -  درمیان گروه آسیب پذیرکارگران، حوادث پیش آمده برای کارگران مهاجر و خاصه وضعیت کارگران افغانی بسیارضد انسانی و فراموش نشدنی است.درروزشمارگزارش شده است. پنجشنبه ۱۶ آذر - در يک باب مغازه ۵۰ متری درمحله خاک سفيد تهران،زمانی رخ داد که ۵ کارگرساختمانی تبعه افغانستان مشغول انجام عمليات عمرانی بودند که رعايت نکردن اصول ايمنی سبب تخريب اين مغازه ومحبوس‌ شدن پنج کارگردرزيرآوارشدوکارگران جان شان راازدست دادند.(روزشمارکارگری، خبرگزاری دولتی کارایران -  ايلنا،درتاریخ پنجشنبه ۱۶آذر٩١ )این فقط یک نمونه از بیشمار خبرهای حوادث کاری است که درطی سه ماه اتفاق افتاده است .این نکته حائزاهیمت است . درقسمتی ازگزارش سازمان پزشکی قانونی درمورد حوادث حین کارآمده است:"مرگ ومیرناشی از حوادث کاردر ٧ ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل ٢۴ درصد افزایش یافت و از ٨٨٨ نفر درهفت ماهه سال گذشته به ١١٠١ نفر درسال ٩١ رسیده است."سازمان یاد شده، افزایش ٩.١٦ درصدی حوادث مرگ ومیر ناشی ازکاردرسال ٩٠ را اعلام کرده است. با توجه به افزایش درآمد نفت وحجم پولی که دردولت احمدی نژاد فروش فرآورده های نفتی وگازی به جیب دولت وارد شده وهمچنین رشد ابزارو تکنولوژی درقرن بیست و یکم، این میزان افزایش حوادث کار، غیرطبیعی و غیرانسانی است. گزارش سالنامه آماری سازمان تامین اجتماعی درخصوص علل وقوع حوادث حین کار در سال ۱۳۹۰ می‌افزاید: وسایل بی‌حفاظ (۱۰۷۲ مورد)، وسایل معیوب (۸۱۵ مورد)، بی‌احتیاطی (۱۲۰۴۰ مورد)، نور ناقص (۱۹ مورد)، لباس خطرناک (۱۵ مورد)، فقدان اطلاعات (۳۳ مورد) و سایر علل (۷۲۳۶ مورد) از جمله علل بروز حوادث حین کار در سال گذشته بوده‌اند

 همچنین گزارش‌های سازمان پزشکی قانونی نشان می‌دهد که ازابتدای سال ۹۱ تا پیش ازانفجارمعدن یال شمالی، اصابت اجسام سخت ۲۳۶ نفر، برق‌گرفتگی ۱۷۳ نفر،سوختگی ۶۴ نفر و کمبود اکسیژن ۳۴ نفررا درحین انجام کار کشته استرشد مرگ و میربراثر حوادث ناشی ازکار در حالی است که به گفته مسولان وزارت تعاون، کارورفاه اجتماعی کارفرمایان در بروزحوادث ناشی ازکارسهم به سزایی دارند.به عنوان مثال رئیس اداره بازرسی کاراداره کل تعاون، کارورفاه اجتماعی استان اصفهان چندی پیش از وقوع هزار و ۱۱۷ حادثه برای کارگران این استان در سال جاری رخ داده بود كه كارفرمایان بین ۷۰ تا ۷۵ مقصر بوده‌اند.

می توان یاد کرد؛متاسفانه همه حوادث حین کاربدلیل عدم استخدام کارگران وشرایط نافرجام قراردادی بودن کارگران وبه ثبت نرسیدن موقعیت کاری آنان آنچنان با بلبشویی فزونترهر روزبیش از روز پیش با دشواری روبرو است که بخش وسیع این حوادث دراساس به ثبت نمی رسد وگزارش نمی گردد . سردخانه های پزشک قانونی تهران پُرازانسان های تلف شده وشمارش نشده که دراساس کس و کارشان شناسایی نشده اند. میشود گفت؛درایران مرگ ومیرناشی ازحوادث کاربا توجه به منافع رژیم درعدم رسیدگی به رویدادهای تا کنون پیش آمده، به طورمرتب افزایش پیدا می کندویکی ازمشکلات و معضلات بی پاسخ مانده زندگی کارگران در کل سال های سیاه حاکمیت اسلامی درایران بوده است.

فشار بر فعالان کارگری در زندان و افزایش دستگیریها 

 

مسئله دشواری های زندگی کارگران وحدت مبارزه آنان برای دست یابی به مطالبات بی پاسخ مانده آنان همواره،اخراج ها، بیکارشدن ها،احضارها،بازداشت ها،به زندان کشاندن فعالان کارگری همه وهمه سطحی ازاخبارروز شمارکارگری این ماهها بوده است.

می توان نوشت؛فشاربر فعالان کارگری طی ماههای فوق،در زندان افزایش پیدا کرده است. عدم درمان زندانیان بیمار و کمک به وخیم شدن بیماری ازشیوه های غیر انسانی ماموران رژیم در زندان است. رضا شهابی دراعتراض به "توهین و تهدیدهای زندانبانان وعدم پیگیری آنها نسبت به وخامت وضعیت جسمی خود ازروز دوشنبه ٢٧ آذردست به اعتصاب غذا زد." رضا شهابی کارگر زندانی وخزانه دار وعضوهیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران وحومه،طی یک نامه خود را نمونه ای از اجحاف علیه سلامت زندانیان اعلام کرده است. متن کامل نامه اش درروزشمارکارگری و تمامی اطلاعیه های حماتی ازاوبه امضاء " کمیته دفاع ازرضا شهابی" وسلسله گفتگوهای من باسخنگوی این کمیته آقای محمود صالحی برای بازتاب وضعیت اش تا به امروزدرمرکزتوجه فعالان کارگری وسایت ووبلاگ های کارگری و شبکه فیس بوک جهانی  قرار گرفته است.

همچنین جدااز مشلاتی که طی این دوره برای دستگیر شده گان تجمع خبداد ماه در کرج صورت گرفت خانم عادله چراغی همسرعلیرضا عسکری که خود به تازگی از زندان آزاد شد،درروز حمله به محل مجمع عمومی کمیته هماهنگی درآنجا دستگیرشده بود که با مشخص شدن این قضیه که وی به دلیل استفاده ازمحل به عنوان کارگاه خیاطی درآن محل حضورداشته وارتباطی با کمیته هماهنگی ندارد، آزاد گردیده بود.

محمد جراحی فعال کارگری درمهرماه از زندان برای سی تی اسکن ناحیه گردن و گلو به بیمارستان بیرون اززندان اعزام کردند ، پس از انجام سی تی اسکن مجددا" به زندان مرکزی تبریزبرگرداندند. بیش از سه ماه است بیماری او شدت یافته و در ناحیه گردن ، گلو و تارهای صوتی دچار تورم بسیار شدیدی شده است. همچنین اعضاء خانواده او در بیرون زندان با عقیب و گریز نیروهیا امنییت روبرو اند.


علي نجاتي سال گذشته توسط شعبه دادگاه تجديد نظر اهواز عليرغم اتهاماتي كه قبلا در دادگاه بدوي رژيم اسلامي در شوش تبرئه شده بود، به يك سال زندان محكوم گرديد و عليرغم بيماري شديد قلبي و تاكيد پزشكان مبني برخطرنگاهداري وي دربازداشت،اين مدت رادرزندان بسربرد. طبق اطلاع فعالان " کمپین برای آزادی کارگران زندانی " در مهرماه، اكنون رضا شهابي از اعضاي هيات مديره سنديكاي شرکت واحدتهران و حومه، بهنام ابراهيم زاده از اعضاء کمیته پیگیری و از فعالا مدافع حقوق کودکان کارو خیابانی ، شاهرخ زماني و محمد جراحي از اعضاي كميته پيگيري براي ايجاد تشكلهاي كارگري، رسول بداغي عضو كانون صنفي معلمان و عبدالرضا قنبري معلمي معترضي كه خطر اجراي حكم اعدام بر روي سرش قرار دارند در زندانند. همه كارگران زنداني و زندانيان سياسي بايد فورا از زندان آزاد شوند

درمهرماه با توجه به نا ارامی های بازارتهران، دستگیری بیش از۱۵۰ نفردررابطه با این اعتراضات گزارش شده است . در گزارشات روزشمارکارگری آمده است : تعدادی از اخلال گران بازار و دو تبعه يکی از کشورهای اروپايی که با ظاهر توريست در ناارامی های تهران مشغول جمع آوری اخبار بودند توسط نيروهای امنيتی بازداشت شدند. 

براساس گزارشهای رسيده به خبرنگار آژانس خبری موکريان، درمهر ماه، دو شهروند اهل سنندج به نام های غالب حسينی ويدا... صمدی به صورت جداگانه به ستاد خبری اداره اطلاعات اين شهر احضار شدند. .. يادآور می گردد غالب حسيني، خردادماه سالجاری پس ازمراجعه نيروهای امنيتی به مجمع عمومی سالانه کميته هماهنگی در کرج، به همراه تعداد ديگری از فعالان کارگري،دستگيروپس ازبازجويی اززندان آزادشد. اسماعیل فتاحی کارگر جوشکار ساختمانی در ٢٠ آذرماه درزندان مرکزی تبریز در اعتراض به شرایط غیر بهداشتی و ضد بشری زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری از دستگیری ۴ نفر از اعضا این کمیته در شهر بوکان در روز چهارشنبه ٢٩ آذر خبر داد. 

از دیگر رویدادهای قابل توجه در سرنوشت طبقات محروم جامعه ما در مهرماه رو شدن پرده اختلاس اختلاس ۴۴٠ ميليارد تومانی در پتروشيمی ايلام دراین باره درروزشمارکارگری آمده است : " نماينده ايلام، ايوان، شيروان چرداول، مهران و ملکشاهی درمجلس شورای اسلامی به گشايش اعتبار 220 ميليون يورويی برای اين مجتمع اشاره و تصريح کرد: در حالی که ۴۴٠ ميليارد تومان پول بيت المال در اين پروژه حيف و ميل شده و هيچ کار مثبتی صورت نگرفته است، اين ميزان اعتبار ارزی چگونه مدنظر دولتمردان قرار گرفته که به پتروشمی ايلام تزريق شود؟ 

دکتر احمد شوهانی با بيان اينکه ۴۴٠ ميليارتومان اختلاس شده بايستی به اين مجتمع بازگردانده شود، خاطر نشان ساخت: اين حق طبيعی مردم استان ايلام است که دولتمردان در راه اندازی اين مجتمع که می توانست گره گشای معضل بيکاری در استان باشد، اهتمام ويژه داشته باشند و لازم است که هر چه سريعتر به وضعيت آن رسيدگی کنند" (روزشمارکارگری ، به نقل از آژانس خبری موکريان /مهرماه)

وازدیگرروخدادهای مهم مهرماه، مخالفت مجلس با اجرای مرحله دوم هدفمندی يارانه‌ها. در این رابطه درروزشمارکارگری آمده است : "عزت الله يوسفيان ملا عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا»، با اشاره به مخالفت مجلس با اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی يارانه‌ها، اظهار داشت: علت اين است که مردم ديگر تحمل گراني‌ها را ندارند و فقط همين مسأله موجب شد تا نمايندگان مجلس با اجرای مرحله دوم هدفمندی يارانه‌ها مخالفت کنند. .."(روزشمارکارگری،خبرگزاری دولتی فارس در تاریخ ۱۶مهر)

همچون دفعات پیشین آنچه دراین مجموعه به نظرتان می رسد،گردآمده ازمنابع گوناگون ازجمله : خبرگزاری های دولتی ایران (ایلنا – ایسنا – مهر– سایت آفتاب،وسایت فرارو،سلامت نیوز…) وسایت ها ی اصلاح طلب ( کلمه – جرس – اعتماد وسحام نیوز....) وتشکل ها،نهادها وسایت های مستقل مانند : (کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری،سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه،جمعی ازفعالان کارگری ایران خودرو،کانون مدافعان حقوق کارگر،کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری، خبرنامه امیرکبیر،خبرنامه مازندران،سایت ميدان زنان، کمیته حمایت ازشاهرخ زمانی ،کمیته دفاع ازرضا شهابی - کانون صنفی معلمان تهران،کردستان میدیا، ساوالان سسی، آسمان دیلی نیوز وغیره) درداخل وخارج وهمینطورامکانات خبررسانی های خارج ازکشور( تارنمای چشم انداز کارگری- سایت روشنگریپیام،افق روشن،وبلاگ کارگری راه کارگر،سایت خبری راه کارگروغیره …) وخبرهای دریافتی به ایمیل آدرس روزشمارکارگری فراهم آمده وبه نظرتان می رسد.

  اضافه نمایم؛علاقمندان به روزشمارکارگری، برای دست یابی به آرشیوروزشمارکارگری سال های پیشین و جداول استخراج وجمعبندی آن ها،می توانند با آدرس ایمیل روزشمارکارگری ایجاد ارتباط نمایند تا لینک های آنان خالصانه دراختیارشان قراردهم . باید ازبابت تاخیراین دوره روزشمارکارگری درانتشاربه موقع آن ازهمه شما عمدتا به دلیل دشواری های جسمی همراه بوده عذرخواهی نمایم.


خوشحال می گردم که فعالان کارگری،مدافعان حقوق کارگران وهرآنکس که روزشماربه دستش می رسد، بتواند نکته نظرها وانتقادات سازنده وموثرخود رابرسراین مجموعه کاربا من درمیان نهد .



 



 

بیش ازهرچیزازدریافت ایمیل های شما خرسند گشته وخواهم آموخت .

با دوستی و رفاقت                                                                                                                                       

امیرجواهری لنگرودی


 

 

روزشمار خبرهای کارگری ماه مهر سال ۱٣۹۱۲۰۱۲

تعطيلی پروژه متروی اهواز و مرخصی اجباری کارگران

به گزارش بهار نیوز و به نقل از سایت  اصلاح طلب کلمه در تاریخ 1 مهر آمده است :  از روز گذشته به علت کمبود اعتبارات لازم جهت ادامه روند احداث مترو اهواز با تصميم مديران پروژه قطار شهری اهواز، کارگران اين پروژه به مرخصی اجباری فرستاده شدند و عملا کار ساخت و ساز در بيشتر ايستگاه‌ها به تعطيلی کشيده شد.
به گزارش بهارنيوز، پروژه مترو شهر نفت‌خيز اهواز مدت‌هاست با کمبود اعتبار مواجهه است و تلاش و تکاپو چندساله مديران سازمان قطار شهری نيز تا کنون موثر نبوده است و اين مشکل کماکان لاينحل باقی مانده است.
آخرين روزنه اميد برای حل اين معضل، کسب اعتبار از صندق توسعه ملی و قرار گرفتن در رديف پروژه‌های مهر ماندگار بود که اين امر هم کاملا محقق نشد و با عدم قبول ضمانت‌های شهرداری اهواز از سوی بانک عامل، عملا پروژه ملی احداث متروی اين شهر صنعتی که قطب صنعت نفت و گاز کشور بشمار می رود به بن بست رسيد.
اکنون مديران پروژه قطار شهری با توجه به کمبود اعتبار تخصيص يافته و ناتوانی در پرداخت هزينه‌های ساخت و ساز و تعهدات مالي، ناگزير به فرستادن پرسنل پروژه به مرخصی اجباری شده‌اند. 

مصائب هزينه‌های سنگين درمان/ فروش وسايل خانه تا ترک تحصيل فرزندان 

به نوشته خبرگزاری دولتی مهر در تاریخ اول مهر آمده است : مهر:هزينه‌های درمان بيماريهای سخت و تامين داروهای گران قيمت از جمله مصائب اقشار مختلف جامعه به ويژه قشر آسيب پذير است که آنها را دچار مشکلات عديده ای مي‌کند. آمارها حاکی از آن است که 3 تا 4.5درصد جمعيت کشور دچار هزينه‌های تحمل‌ناپذير هستند.
يکی از مشکلات و دغدغه های خانواده هايی که يکی از اعضای آنها دچار بيماری سخت و صعب العلاجی می شود، تامين هزينه های درمانی است. تهيه پول دارو، بستری و عمل جراحی و... تنها گوشه ای از مشکلات فراوان بيماران خاص و صعب العلاج است. اين در حالی است که اغلب اين بيماران از قشر محروم و کم درآمد جامعه هستند. افرادی که برای گذران امور روزانه زندگی نيز با مشکل مواجه اند و چنانچه دچار بيماری سخت و خاصی شوند، برای تامين هزينه های درمان مجبورند پول بهره ای نيز بگيرند.
بررسيها و گزارشهای رسمی و غير رسمی حاکی از اين است که در حدود 3 ميليون نفر از جمعيت کشورمان با يک بار بيماری سخت و صعب العلاج به زير خط فقر می روند. اين در حالی است که در همين حدود نيز به سختی و مشقت می توانند هزينه های درمان بيماری را تامين کنند که باعث می شود در طول زندگی برای هزينه های از دست رفته، دچار مشکلات مالی شوند. از سوی ديگر، قشر حقوق بگير و کم درآمد جامعه نيز به رغم داشتن پوشش بيمه اي، با دشواريهايی در تامين هزينه های درمانی مواجه است و تنها درصد معدودی از جمعيت کشور هستند که می توانند از پس هزينه های سنگين درمان بيماريهای سخت و صعب العلاج بر آيند.
بيماريهای مثل سرطان، ام اس، بيماريهای نادر، پيوند عضو، مغز و اعصاب و... از جمله بيماريهای پر هزينه ای هستند که اگر عضوی از يک خانواده گرفتار آن شود، علاوه بر اينکه مشکلات روحی و روانی عديده ای به همراه دارد، هزينه های فاجعه بار اقتصادی را نيز متوجه آنها می کند.

مشکلات بيماران
زينب 42 ساله ساکن شهرهای اقماری پايتخت است. او برای تامين هزينه داروهای ضد سرطان به شدت در تنگنا و معذوريت قرار گرفته است. او مادر 3 فرزند است و همسرش نيز شغل آزاد دارد که درآمدش جوابگوی هزينه های زندگی و درمان بيماری زينب نيست. هزينه داروی زينب هر ماه 2 تا 3 ميليون تومان است و همسرش هر قدر تلاش می کند، باز هم کم می آورد اما نمی تواند اجازه بدهد که مادر فرزندانش جلوی چشمانش آب شود.
ابراهيم دانش آموز کلاس پنجم است. پدرش کارگر ساده يک کارخانه دولتی است که حقوق ماهيانه اش بيشتر از 500 هزار تومان نيست. او به همراه پدر و مادرش در خانه ای اجاره ای در حومه تهران سکونت دارد. ابراهيم دچار معلوليت جسمی است و برای اينکه بيماری او را از پا نيندازد، می بايست در هفته 3 بار به مرکز کاردرمانی و آب درمانی برود. اما پدرش پولی برای تامين هزينه های او ندارد. جايی هم آنها را حمايت نمی کند.
پدر ابراهيم می گويد: 200 هزار تومان کرايه خانه می دهم و می بايست با 300 هزار تومان يک ماه شکم زن و بچه ام را سير کنم. کدام آدم عاقلی قبول می کند که اگر نان خالی هم بخوري، بتوان با 300 هزار تومان، يک ماه زندگی کرد. حالا چه جوری هفته ای 3 بار پسرم را ببرم کار درماني؟
فروش وسايل زندگاني، ترک تحصيل فرزندان، طلاق، مشکلات روحی و رواني، افسردگی و منزوی شدن، تنها گوشه ای از آثار و تبعات هزينه های فاجعه بار درمان بيماريهای سخت و صعب العلاج است. شايد در نزديکی هر کدام از ما، باشند افرادی مثل زينب و ابراهيم که برای تامين هزينه های درمان به شدت مشکل دارند و هيچ حمايتی هم نمی شوند.

دفترچه بيمه ای که کاغذ است
چندی قبل بود که يکی از اعضای کميسيون بهداشت و درمان مجلس، دفترچه های بيمه را به مثابه کاغذهای معمولی تشبيه کرده بود. چون معتقد است که اين دفترچه ها در مقابل هزينه های سنگين درمان بيماريها، خيلی بی ارزش هستند.
داروهايی که آزاد فروخته می شود و هنوز تحت پوشش بيمه نيستند. تجهيزات پزشکی که نياز برخی بيماران است ولی بيمه هيچ تعهدی در قبال پرداخت هزينه های آنها ندارد و... باعث شده تا دفترچه های بيمه فقط برای نوشتن قرص و شربت سرماخوردگی باشد.

سهم ناچيز مردم از درآمد ناخالص داخلی
دکتر شهاب الدين صدر رئيس کل سازمان نظام پزشکی ايران با اشاره به رشد جمعيت کشور و به تناسب آن افزايش مطالبات مردم در حوزه سلامت، معتقد است که سهم سلامت از درآمد ناخالص داخلی که می بايست در پايان برنامه چهارم به 7 درصد می رسيد هنوز محقق نشده و حدود 5.6 درصد است. بر همين اساس در برنامه پنجم دوباره اين موضوع مورد توجه قرار گرفت و بايد در پايان برنامه به حدود 7.5 درصد برسد.
وی با تاکيد بر اينکه رشد اعتبارات بخش سلامت بايستی روند رو به افزايش داشته باشد، گفت: در برخی از کشورهای منطقه سهم بخش سلامت از درآمدهای ناخالص داخلی بين 8 تا 8.5 درصد است و اين سهم در کشورهای اروپايی بالای 16 درصد است.

قانونی که اجرا نشد
بر اساس آنچه در قانون برنامه چهارم توسعه کشور آمده بود، سهم مردم از پرداخت هزينه های سلامت می بايست به زير 30 درصد می رسيد که متاسفانه اين امر در پايان برنامه نه تنها محقق نشد که بر عکس سير صعودی گرفته و به مرز 70 درصد رسيده است. يعنی می توان گفت که جای مردم و دولت در اين برنامه عوض شده است. زيرا، سهم دولت از پرداخت هزينه های سلامت، 70 درصد تعيين شده بود که متاسفانه اين سهم هم اکنون از جيب مردم پرداخت می شود.
حالا در برنامه پنجم توسعه کشور نيز بار ديگر اين موضوع مورد توجه نمايندگان مردم در مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و می بايست سهم مردم در پايان اين برنامه به زير 30 درصد برسد. اما شواهد نشان می دهد که رخداد اين اتفاق تا حدودی غيرممکن است. زيرا با اجرای قانون هدفمندی يارانه ها، هزينه های مردم به شدت افزايش يافته است.

شرايط اقتصادی خانمان سوز برخی بيماران
دکتر عليرضا زالی معاون نظارت و برنامه ‌ريزی سازمان نظام پزشکی با عنوان اين مطلب که درصدی از افراد جامعه به دليل هزينه‌های ناشی از تأمين سلامت و درمان بيماريها دچار هزينه‌های تحمل ناپذير مي‌شوند، گفت: اين افراد اصطلاحاً دچار شرايط اقتصادی خانمان سوز مي‌شود که بعضی از پيش‌بيني‌ها بين 3 تا 5/4 درصد جمعيت کشور را در اين گروه قرار مي‌دهند بنابراين لازم است که بخشی از اعتبارات حوزه سلامت کشور به شناسايی و حمايت از اقشاری که جزوه منطقه خطر در بحث تأمين هزينه‌های درمانی هستند اختصاص يابد.
وی معتقد است که در اعتبارات سال 91 نظام سلامت، بودجه‌ای برای ارتقای شاخصهای محروميت ‌زدايی در حوزه سلامت تعيين نشده و از سوی ديگر حدود 30 درصد رشد در درآمدهای اختصاصی واحد بهداشتی و درمانی دولتی پيش‌بينی شده که اين بر خلاف جهت گيری قانون توسعه پنجم است. برای توسعه عدالت در سلامت بايد پرداخت هزينه‌های درمان از طرف مردم را به 30 درصد تقليل دهيم در حالی که ميزان پرداخت از جيب مردم در حال حاضر 59 تا 62 درصد از هزينه‌های درمان است. 

اطلاعيه کميته اجرايی اتحاد سوسياليستی کارگری
عليرضا عسگری آزاد شد 

با يورش نيروهای سپاه و اطلاعات در روز جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۱ به جلسه مجمع عمومی سالانه کميته هماهنگی که در شهر کرج جريان داشت حدود شصت تن با خشونت و بی رحمی بی سابقه ای دستگير شدند. اکثريت دستگيرشدگان پس از ساعتها بازجويی فشرده و همراه با شکنجه و فحاشی و بعضا با قيد وثيقه آزاد شدند. عليرضا عسگری آخرين بازمانده از دستگيری های خرداد ماه بود که پس از 3 ماه اسارت از زندان آزاد شد. از ميان دستگير شدگان عليرضا عسگري، ريحانه انصاری و جليل محمدی در بيدادگاههای رژيم اسلامی محاکمه و محکوم شده اند که بدون وکيل، غير علنی و در پشت دربهای بسته بوده است. هر سه عضو کميته هماهنگی در بيدادگاه تجديد نظر در 28 شهريور 1391 به يک سال حبس تعليقی در سه سال که می بايست هر ماهه خود را به مقامات امنيتی معرفی کنند، محکوم شدند.
ما ضمن محکوم کردن حکم حبس تعليقی هر سه عضو کميته هماهنگي، آزادی عليرضا عسگری را به خانواده وي، اعضای کميته هماهنگی و ديگر فعالين جنبش کارگری تبريک می گوئيم و خود را در کنار نيروهايی می دانيم که برای لغو حکم حبس تعليقی اعضای کميته هماهنگی و آزادی کارگران زنداني، علی نجاتي، رضا شهابي، محمد رضا اخوان، محمد جراحي، بهنام ابراهيم زاده، شاهرخ زماني، مهدی فراحی شانديز، محمد حسينی و رسول بداغی مبارزه می کنند.
سرنگون باد رژيم اسلامی
کميته اجرايی اتحاد سوسياليستی کارگری
20
سپتامبر 2012 

با امضای نامه، 20 هزار کارگر خواستار افزايش دستمزد در نيمه دوم سال شدند 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران – ايلنادر تاریخ 1 مهر آمده است : ده هزار امضای ديگر را در اعتراض به سطح دستمزد‌ها و ديگر شرايط کار و زيست کارگران تحويل شما مي‌دهيم و بار ديگر بر تامين خواسته‌های ميليون‌ها کارگر پای مي‌فشاريم.
بيش از ۱۰ هزار کارگر ديگر از ۸ استان، به جمع امضا‌کنندگان نامه اعتراضی خطاب به وزير کار پيوستند.
به گزارش ايلنا، ۱۰ هزار کارگران واحدهای صنعتی و خدماتی از استان‌های اصفهان، تهران، کردستان، يزد، خوزستان، آذربايجان شرقي، مازندران و مرکزی با امضای نامه‌ای خطاب به عبدالرضا شيخ‌الاسلامي، وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی ضمن اعتراض به عدم پرداخت دستمزد‌ها، بيکار سازي‌ها، قراردادهای موقت، نا‌امنی شغلي، دستمزدهای «بشدت زير خط فقر» و... هشدار داده‌اند: بسياری از اقلام غذايی و رفاهی بصورت روزانه و با سرعتی غير قابل تصور در حال برچيده شدن از سفره خالی ما کارگران است.
کارگران امضا کننده اين نامه با تاکيد بر آنچه «افزايش سرسام‌آور قيمت‌ها در طول يک سال گذشته» عنوان کرده‌اند، از افزايش ۱۳ درصدی ميانگين دستمزدشان در سالهای ۹۰ و ۹۱ انتقاد کرده و خواستار افزايش دستمزد در نيمه دوم سال شده‌اند: «ما با تاکيد و اصرار بر افزايش عاجل و فوری حداقل دستمزد‌ها در شش ماهه باقی مانده سال، ده هزار امضای ديگر را در اعتراض به سطح دستمزد‌ها و ديگر شرايط کار و زيست کارگران تحويل شما مي‌دهيم و بار ديگر بر تامين خواسته‌های ميليون‌ها کارگر که در طومار اعتراضی بر آن‌ها صحه گذاشته شده است پای مي‌فشاريم

۱۰ هزار کارگر با امضای اين نامه خطاب به وزير کار نوشته‌اند: «در اين شرايط شما به عنوان وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی و به عنوان ارگانی که حق تعيين قيمت فروش نيروی کارمان را از ما کارگران سلب کرده‌ايد و تعيين حداقل دستمزد را در اختيار وزارتخانه خود قرار داده‌ايد نه تنها صدايتان در نيامده است بلکه حتی زحمت پاسخگويی به خواست کتبی و امضا شده هزاران کارگر را نيز به خود نداده‌ايد. طوری که به نظر مي‌ايد وزارتخانه شما هيچ ربطی به کارگران و زندگی و معيشت آنان ندارد
در تاريخ ۲۷ خرداد سال جاری نيز ۱۰ هزار کارگر با امضای نامه‌ای خطلاب به وزير کار، از قانون هدفمندی يارانه‌ها با عنوان «قطع يارانه‌ها» نام برده‌ و با توجه به وضعيت اقتصاديشان خواستار افزايش حداقل دستمزد‌ها براساس تورم موجود شده بودند.
گفتنی است کارگرانی از واحدهای خدماتی و کارخانه‌هايی همچون آذر مرغ، چينی ارس، پروفيل ساوه، رانندگان شرکت واحد تبريز، بسته بندی ايران، نساجی کردستان، فولاد گزين، معدن کوشک، راه آهن يزد، پرسو، فولاد بهمن و... از جمله امضا کنندگان اين نامه به شمار مي‌روند.
متن کامل نامه کارگران خطاب به وزير کار که رونوشتی از آن به همراه اسامی امضا کنندگان و واحدهای توليدی و خدماتی آنان به نهاد رسيدگی به شکايات مردمی رياست جمهوري، نمايندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگزاری کار ايران (ايلنا) ارسال شده است، در ادامه مي‌آيد:

وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی جناب شيخ الاسلامی

با سلام
اين دومين نامه ما به جنابعالی است. ما به عنوان هماهنگ کنندگان طومار اعتراض به سطح دستمزد‌ها و ديگر شرايط کار و زيست کارگران، نامه‌ای را در تاريخ ۲۷ خرداد ۹۱ به همراه ۱۰ هزار امضا تحويل وزارتخانه شما داديم. از آن تاريخ بيش از سه ماه مي‌گذرد و شما هيچ پاسخی به طومار اعتراضی هزاران کارگر نداده‌ايد.
عدم پرداخت دستمزد‌ها، بيکار سازي‌ها، قراردادهای موقت، نا‌امنی شغلي، دستمزدهای بشدت زير خط فقر و تورم و گرانی بيداد مي‌کند.
بسياری از اقلام غذايی و رفاهی بصورت روزانه و با سرعتی غير قابل تصور در حال برچيده شدن از سفره خالی ما کارگران است.
از اواخر سال ۹۰ و بويژه از چند ماه گذشته تاکنون هزينه‌های زندگی چندين برابر شده است. هيچ نوع کالا و يا خدماتی در اين مملکت پيدا نمي‌شود که قيمت آن‌ها در طول اين مدت افزايش ده‌ها درصدی پيدا نکرده باشد.
از عوارض بزرگراه‌ها و هزينه حمل و نقل تا مصالح ساختمانی و اجاره بهای منازل مسکونی تا هزينه‌های خدمات بانکی و دفا‌تر اسناد رسمی تا قيمت لبنيات و نان و مرغ و تخم مرغ و گوشت و ميوه تا هزينه‌های آموزش و بهداشت و درمان و خلاصه هر آنچه که برای بقا و نفس کشيدن يک انسان لازم و حياتی است گا‌ها تا چندين برابر افزايش قيمت داشته‌اند.
اين افزايش سرسام آور قيمت‌ها بويژه در طول يکسال گذشته در حالی صورت گرفته است که ميانگين دستمزد ما کارگران در اين مدت (سال ۹۰ و ۹۱) فقط ۱۳ درصد افزايش پيدا کرده است و متوسط دريافتی ماهيانه ميليون‌ها کارگر (تازه اگر در اين مدت بدليل قطع سوبسيد حاملهای انرژی و تعطيلی کارخانه‌ها به خيل بيکاران نپيوسته باشند و موفق به دريافت بموقع دستمزدهای خود شوند) بين ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزارتومان در ماه است.
ما در نامه قبلی خود بر اين مسئله انگشت گذاشتيم و براين حقيقت غير قابل انکار تاکيد کرديم که چنين دستمزدی بويژه در مراکز استان‌ها کفاف اجاره بهای حقير‌ترين منزل مسکونی را نيز نمي‌دهد. آنوقت و تحت چنين شرايطی شما به عنوان وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی و به عنوان ارگانی که حق تعيين قيمت فروش نيروی کارمان را از ما کارگران سلب کرده‌ايد و تعيين حداقل دستمزد را در اختيار وزارتخانه خود قرار داده‌ايد نه تنها صدايتان در نيامده است بلکه حتی زحمت پاسخگويی به خواست کتبی و امضا شده هزاران کارگر را نيز به خود نداده‌ايد. طوری که به نظر مي‌ايد وزارتخانه شما هيچ ربطی به کارگران و زندگی و معيشت آنان ندارد.
جناب وزير! در طول سه ماهی که از اولين نامه ما و تحويل طومار اعتراضی کارگران به وزارت کار و رفاه و تامين اجتماعی مي‌گذرد علاوه بر افزايش قيمت‌ها، در ده‌ها کارخانه بزرگ و متوسط، کارفرمايان ناهار و بسياری از مزايای شغلی کارگران از قبيل پاداش و بهره وری کار و... را نيز قطع کرده‌اند و به آنان فقط مزد پايه را پرداخت نموده‌اند و به اين ترتيب فاصله بين درآمد و هزينه‌های جاری زندگی به مرز فاجعه باری رسيده و هستی و حيات خانواده‌های کارگری را در معرض نابودی قرار داده است.
لذا ما با تاکيد و اصرار بر افزايش عاجل و فوری حداقل دستمزد‌ها در شش ماهه باقی مانده سال، ده هزار امضای ديگر را در اعتراض به سطح دستمزد‌ها و ديگر شرايط کار و زيست کارگران تحويل شما مي‌دهيم و بار ديگر بر تامين خواسته‌های ميليون‌ها کارگر که در طومار اعتراضی بر آن‌ها صحه گذاشته شده است پای مي‌فشاريم. 

متن نامه دوم هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران به وزیر کار


وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جناب شیخ الاسلامی
با سلام
این دومین نامه ما به جنابعالی است. ما به عنوان هماهنگ کنندگان طومار اعتراض به سطح دستمزدها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران، نامه ای را در تاریخ 27 خرداد 91 به همراه 10 هزار امضا تحویل وزارتخانه شما دادیم. از آن تاریخ بیش از سه ماه میگذرد و شما هیچ پاسخی به طومار اعتراضی هزاران کارگر نداده اید.
عدم پرداخت دستمزدها، بیکار سازیها، قراردادهای موقت، نا امنی شغلی، دستمزدهای بشدت زیر خط فقر و تورم و گرانی بیداد میکند بسیاری از اقلام غذایی و رفاهی بصورت روزانه و با سرعتی غیر قابل تصور در حال برچیده شدن از سفره خالی ما کارگران است. از اواخر سال 90 و بویژه از چند ماه گذشته تاکنون هزینه های زندگی چندین برابر شده است. هیچ نوع کالا و یا خدماتی در این مملکت پیدا نمیشود که قیمت آنها در طول این مدت افزایش دهها درصدی پیدا نکرده باشد. از عوارض بزرگراهها و هزینه حمل و نقل تا مصالح ساختمانی و اجاره بهای منازل مسکونی تا هزینه های خدمات بانکی و دفاتر اسناد رسمی تا قیمت لبنیات و نان و مرغ و تخم مرغ و گوشت و میوه تا هزینه های آموزش و بهداشت و درمان و خلاصه هر آنچه که برای بقا و نفس کشیدن یک انسان لازم و حیاتی است گاها تا چندین برابر افزایش قیمت داشته اند. این افزایش سرسام آور قیمتها بویژه در طول یکسال گذشته در حالی صورت گرفته است که میانگین دستمزد ما کارگران در این مدت (سال 90 و 91 ) فقط 13 درصد افزایش پیدا کرده است و متوسط دریافتی ماهیانه میلیونها کارگر تازه اگر در این مدت بدلیل قطع سوبسید حاملهای انرژی و تعطیلی کارخانه ها به خیل بیکاران نپیوسته باشند و موفق به دریافت بموقع دستمزدهای خود شوند بین 300 تا 700 هزارتومان در ماه است. ما در نامه قبلی خود بر این مسئله انگشت گذاشتیم و براین حقیقت غیر قابل انکار تاکید کردیم که چنین دستمزدی بویژه در مراکز استانها کفاف اجاره بهای حقیرترین منزل مسکونی را نیز نمیدهد آنوقت و تحت چنین شرایطی شما به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و به عنوان ارگانی که حق تعیین قیمت فروش نیروی کارمان را از ما کارگران سلب کرده اید و تعیین حداقل دستمزد را در اختیار وزارتخانه خود قرار داده اید نه تنها صدایتان در نیامده است بلکه حتی زحمت پاسخگویی به خواست کتبی و امضا شده هزاران کارگر را نیز به خود نداده اید. طوری که به نظر میاید وزارتخانه شما هیچ ربطی به کارگران و زندگی و معیشت آنان ندارد.
جناب وزیر! در طول سه ماهی که از اولین نامه ما و تحویل طومار اعتراضی کارگران به وزارت کار و رفاه و تامین اجتماعی میگذرد علاوه بر افزایش سرسام آور قیمتها، در دهها کارخانه بزرگ و متوسط، کارفرمایان ناهار و تمامی مزایای شغلی کارگران از قبیل پاداش و بهره وری کار و... را نیز قطع کرده اند و به آنان فقط مزد پایه را پرداخت نموده اند و به این ترتیب فاصله بین درآمد و هزینه های جاری زندگی به مرز فاجعه باری رسیده و هستی و حیات خانواده های کارگری را در معرض نابودی قرار داده است. لذا ما با تاکید و اصرار بر افزایش عاجل و فوری حداقل دستمزدها در شش ماهه باقی مانده سال، ده هزار امضای دیگر را در اعتراض به سطح دستمزدها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران تحویل شما میدهیم و بار دیگر بر تامین خواستهای میلیونها کارگر که در طومار اعتراضی بر آنها صحه گذاشته شده است پای می فشاریم.
بدیهی است در صورت عدم توجه وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی به خواستها و به زندگی و معیشت میلیونها کارگر که در زیر چرخهای تورم و گرانی های سرسام آور موجود در حال نابودی است کارگران نظاره گر به تباهی کشیده شدن هستی و بقا خود نخواهند شد و اعتراضات خود را نسبت به ادامه وضعیت حاضر تشدید خواهند کرد.
از طرف هماهنگ کنندگان اعتراض به حداقل دستمزدها: شاپور احسانی راد، شریف ساعد پناه، جمیل محمدی، شیث امانی، پروین محمدی، جعفر عظیم زاده – 09122449901 - 09123368772
اول مهر 1391
رونوشت: نهاد رسیدگی به شکایات مردمی ریاست جمهوری – نمایندگان مجلس شورای اسلامی

به طومار اعتراض به حداقل دستمزدها بپیوندیم

با  تحویل ده هزار امضای دیگر به وزارت کار، بیست هزار کارگر کارخانه های مختلف از سراسر کشور در اعتراض به تورم و گرانی، خواهان افزایش دستمزدها و بهبود شرایط کار خود شدند

اتحادیه آزاد کارگران ایران: امروز شنبه اول مهر ماه 1391، ده هزار امضای کارگری دیگر در اعتراض به حداقل دستمزدها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران توسط هماهنگ کنندگان این طومار با ضمیمه نامه ای به وزارت کار تحویل شد. رونوشت این نامه و امضاها به نهاد ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز تحویل شد.

امضای این طومار به مناسبت روز جهانی کارگر در اعتراض به قطع سوبسیدها، گرانی های سرسام آور، دستمزدهای زیر خط فقر و دیگر مصائبی که کارگران با آنها روبرو هستند آغاز شد و مرحله اول آن به تعداد دهزار امضا در 27 خرداد ماه سالجاری به وزارت کار، نهاد ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تحویل شد.

بنا بر اظهار هماهنگ کنندگان این طومار در طول سه ماهی که از تحویل مرحله اول این امضاها به وزارت کار میگذرد تاکنون این وزارتخانه  و دیگر نهادهای مسئول هیچ عکس العملی به طومار اعتراضی کارگران نداده اند و به همین دلیل هماهنگ کنندگان طومار در نامه دوم خود که ضمیمه ده هزار امضای دیگر کرده و امروز آنرا به وزارت کار تحویل دادند نوشته اند: بدیهی است در صورت عدم توجه وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی به خواستها و به زندگی و معیشت میلیونها کارگر  که در زیر چرخهای تورم و گرانی های سرسام آور موجود  در حال نابودی است کارگران نظاره گر به تباهی کشیده شدن هستی و بقا خود نخواهند شد و اعتراضات خود را نسبت به ادامه وضعیت حاضر تشدید خواهند کرد.

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران ده هزار امضای دیگری که امروز تحویل وزارت کار شد توسط کارگران استانهای تهران، کردستان، مازندران، آذربایجانشرقی، مرکزی، یزد، خوزستان و از کارگران کارخانه هایی همچون شرکت بسته بندی ایران، کیان تایر، چینی ارس، داروسازی دانا، رانندگان شرکت واحد، نورد پروفیل ساوه، شرکت آونگان، شرکت صنایع اراک، فولاد گزین، کارگران راه آهن، کارگران ساختمانی، موتور سازان، کبریت سازی تبریز، کارگران معدن کوشک و چندین کارخانه دیگر جمع آوری شده بود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – اول مهر  ماه 1391

سرمقاله: کميته هماهنگی وايجاد تشکل های کارگری در ايران
( در رابطه با دستگيری اعضای کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری در کرج) 

مجمع عمومی ساليانه کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری ( از اين به بعد کميته هماهنگی برای کمک ) در کرج مورد يورش وحشيانه مزدوران رژيم اسلامی قرار گرفت و تمامی فعالين کارگری شرکت کننده در آن به بازداشتگاه برده شدند. اکثريت دستگيرشده گان آزاد شدند وازفعالينی که بيشتردر بازداشت نگهداشته شدند اکنون سه نفر حکم گرفته اند. آنچه مزدوران رژيم از اعضاء کميته هماهنگی تقاضا می کردند استعفاء از آن بود. اين يورش رژيم همچون ساير حرکات ضد کارگری اش از سرکوب اعتراضات کارگري، تشکل های کارگری ، تا ضرب وشتم ، دستگيری و زندانی کردن فعالين آن ريشه در ترس و وحشت رژيم از هر گونه متشکل شدن کارگران و ايجاد تشکل های مستقل و طبقاتی آنان را دارد. و بدرست می دانند که کارگران با ايجاد تشکل های توده ای خويش و ارتقای آن تا سطح مبارزه سياسی ـ طبقاتی برعليه سرمايه داری می توانند بساط موجود را برچينند.
لذا برای کارگران سوسياليست مبارزه برای آزادی بی قيد و شرط فعالين کارگری به مبارزات و اعتراضات و اعتصابات کارگری و ارتقای آن تا سطح ايجاد تشکل و سازماندهی درونی طبقه کارگر گره خورده است و می بايستی به امری دائمی در مبارزه تلقی شود. واکنش عمومی به دستگيری فعالان کارگری و نيزحمله به مجمع سالانه کميته هماهنگی در کمک به ايجاد تشکل های کارگری نشان داد که جنبش کارگری امروز به خواسته های خود حساس تر از آن است که در برابر بگير و ببند رژيم از ميدان بدر رود، جنبش کارگری امروز خواسته هايش به خواسته های عمومی جامعه گره خورده است و گويای يک ضرورت عينی است. حمله وزارت اطلاعات و انواع دستجات مزدور به نشست آنها و تبليغات حول آن نه تنها به هدف ننشست، حمايت های عمومی ازدستگير شده گان و رسوايی بيشتر رژيم را بدنبال داشت. اگر چه کارگران از تشکل های سراسری خود برخوردار نيستند با اين حال تلاش فعالين کارگری نشان از مبارزه ای گريز ناپذير است که ريشه در جامعه دارد و با دستگيری و شکنجه و زندان و حذف فيزيکی نمی توان آن را قلم گرفت . کميته هماهنگی برای کمک به مثابه تشکل فعالين کارگری در اين رابطه شکل گرفت ومی بايست حساسيت لازم را به عملکرد آن نشان داد.
ازآغاز دهه هشتاد زمينه تشکل های مستقل کارگری در ميان کارگران فراهم شد. تاريخن اگرچه سابقه تشکل های کارگری در ميان کارگران نفت و برخی صنايع کم تا بيش وجود داشت ولی عمدتن با فعاليت سازمان های سياسی و فعالين آن شکل می گرفت. آنچه در دوران معاصر در مبارزه کارگری جديد بود ايجاد تشکل توسط خود کارگران و فعالينش در محيط کار بود. مبارزات کارگری که با ايجاد شرايط انقلابی در پنجاه و هفت بلوغ سياسی خود را نشان داده بود بمحض فراهم شدن زمينه برای ايجاد نهادهای مدنی توسط سرمايه، خود ايجاد تشکل های کارگری را تحرک بخشيدند. (ادغام سرمايه ايرانی در بازار جهانی منوط به ايجاد نهادهای مدنی از جمله در ميان کارگران بود ). ايجاد کميته هماهنگی برای کمک و ساير نهادها در ضرورت ياری رسانيدن به ايجاد تشکل های کارگری در ميان کارگران و درخدمت به آن شکل گرفتند. کميته هماهنگی برای کمک به عنوان تشکل علنی فعالين کارگری يکی از آن تشکل ها بود که هدف خود را در راستای ايجاد تشکل های کارگری بدرست از پايين توسط کارگران تعريف کرد. امروز با نيم نگاهی به گذشت چند سال از تلاش کميته هماهنگی برای کمک می بايست فعاليت عملی اش را محک زد که البته قبل از همه اين اولويت به عهده اعضای آن خواهد بود. ما نيز در اين رابطه و از زاويه منافع سوسياليستی کارگران به اين امر علاقمند هستيم و خود را در آن شريک می دانيم طبيعتن ارزيابی از کميته و عملکردش در جنبش کارگری می بايست با اولويت از منافع طبقه کارگر و در نظر گرفتن فراز و نشيب مبارزه اش صورت گيرد. شکی نيست که استبداد حاکم در ايران توسط رژيم اسلامی و ابزارهايش دائمی و روزمره و با هر جناح و دسته اش بالای سر کارگران و فعالين کارگری بوده است اما اينجا اگر بخواهيم بلند فکر کنيم می توان قطعن گفت تمامی کم وکاستی های فعاليت کميته هماهنگی برای کمک را نمی توان با استبداد توضيح داد. سهل انگاری خواهد بود که آنچه را که قادر نبوده ايم به حساب وجود غير قابل انکار استبداد ببنديم و خود را مبرا کنيم . در همين استبداد تشکل هايی شکل گرفته اند، با وجود تمام هفت خوان رستمی که رژيم هار اسلامی سر راه آنها ايجاد کرده است وغل و زنجيری که بر پای نماينده گان کارگران بسته است. استبداد يک عامل مهم است ولی تنها عامل نمی تواند باشد. سوال اين است که اگر امروز کميته هماهنگی و فعالين آن نسبتن از حمايت توده ای کارگری بر خوردار بودند رژيم جرات ميکرد که با اينهمه بيشرمی و وقاحت فعالين کارگری را مورد ضرب وشتم و بی حرمتی قرار داده ، شکنجه و زندانی نمايد؟ ازاستبداد رژيم طی سی و سه سال کاسته نشده است ولی هم رژيم در موقعيتی ديگری نسبت به گذشته است و هم موقعيت جنبش کارگری تغيير کرده است. سوال ديگر اينکه کميته هماهنگی برای کمک برخلاف هدفش در خود خلاصه نشده است؟ يعنی بجای بيرون رفتن از خود و گسترش تشکل های محيط کار در سطح فعاليت های درونی اش باقی مانده باشد؟ آيا فعاليت با کارگران در محل کار و زندگی با فعاليت برای کارگران در خارج از محيط کار نزد کميته جابجا نشده است ؟. آيا ...نکات ديگری سد گسترش تشکل های کارگری نيست ؟ به تصور ما با توجه به شرايط عينی جامعه، شرايط فلاکت بار اقتصادی برای کارگران از سويی و گسترش اعتراضات طبيعی کارگری بررسی موانع سر راه کميته هماهنگی برای کمک در متحقق کردن نسبی هدف تعريف شده اش ضروری خواهد بود.

کانون سوسياليست های کارگری

Email: Kargar.Socialist@gmail.com
www.socialist-workers.org 

شروع مدرسه و کودکان

مهر فرا رسید و یک سال تحصیلی جدید شروع شد. مهر نوید بخش آغاز با هم بودن بچه ها به مدت یک دوره 9 ماهه  است، مدت نسبتا طولانی ای که هم شاگردیهای کلاسهای درس در کنار هم و روبروی تخته سیاه، گوش به حرفهای معلم می نشینند و از با هم بودنشان لذت می برند. اما آیا این شانس برای همه بچه ها میسر است!؟ آیا همه بچه هائی که بخت حضور در کلاسهای درس را می یابند با لباسهای تازه و کیف و کفشهای رنگین حضور می یابند!؟ و آیا کم هستند تعداد بچه هائی که اصلا راه به مدرسه نمی برند و سر چهار راهها و محل گذرها مشغول پاک کردن شیشه ماشین، آدامس فروشی و کارهای دیگر دون شأن بچه های انسانها هستند؟ میلیونها دانش آموز با لباسهای کهنه و چروک سالهای گذشته در کلاس درس حاضر می شوند، و آثار مخرب فقر و نداری خانواده هایشان بر رخسار نحیفشان سایه انداخته است. امسال خانواده های کارگران و کم درآمدها نسبت به قیمت ارز و طلا حدودا 3 برابر فقیر تر از سال گذشته شده اند و این یعنی محروم شدن سه برابر بیشتر از سال گذشته بچه ها و دانش آموزان از امکانات و نعمات جامعه ای که پدران و مادران آنان بوجود آورندگانشان هستند.

قیمت هر دلار سال گذشته حدود 950 تومان بود. اما اکنون بین 2600 تا 3000 تومان است. افزایش قیمت دلار به معنای دقیق، کاهش توان خرید خانواده های کارگری و کم درآمد است. این واقعیت را به هیچ عنوان نمی شود انکار کرد که قیمتها چگونه هر روزه و حتی هر ساعته بالاتر می روند، در حالیکه درآمدها تغییری نمی کنند.میلیونها دانش آموز هستند که به جرم نداری خانواده هایشان با رنگ پریده و چهره غمناک و با صدها حسرت به مدرسه می روند. میلیونها دانش آموز به خاطر نداشتن غذای مناسب سر کلاسها دچار ضعف و حواس پرتی می شوند. هزاران هزار کودک کار و خیابان رنگ مدرسه را به چشم نمی بینند و به جای شادی و بگو و بخند با هم شاگردیهای خود باید سنگینی کار و بی حرمتی را تحمل کنند.

برای این همه درد غیر از سود پرستی یک مشت سرمایه دار چه عامل دیگری می توان یافت!؟ چه عاملی بی رحم تر از این در حق کودکان در این دنیا وجود دارد که رونق و پیشرفت خود را به قیمت گرسنگی و لختی و افسردگی آنان تحقق بخشد!؟ این چه دنیائی است که کودکان، این بی پناه ترین انسانها را این گونه به ورطه نابودی می کشاند!

بچه ها باید شاد و خوشحال باشند و از نعمات موجود بهره ببرند. اما میلیونها کودک از این نعمات محرومند و با شادی بیگانه. چون سرمایه داری به عنوان یک نظام حاکم بر کل جوامع بشری این را می خواهد. چون این نظام هیچ چیز جز تولید سود و سرمایه جدید را نمی شناسد. بنابراین باید هر مانعی را از سر راه  بردارد، حتی اگر یکی از موانع، خوشبختی کودکان باشد! بحران خود را با قربانی کردن زندگی اکثریت انسانهای جامعه که همانا کارگران و کم درآمدهای هستند، جواب می دهد و این گونه با خلق گرانی موج، موج انسانها را و به طبع آن کودکان را به فقر و گرسنگی می کشاند. اما با وجود همه این بی رحمی سرمایه داری راه حل چیست؟ چطور می شود در هر شرایطی کودکان را از تحصیل بهره مند ساخت؟

کودکان به مثابه انسان باید حقوقشان به رسمیت شناخته شود. باید بدون در نظر گرفتن وضعیت و توان مالی والدینشان شرایط تحصیل در فضائی شاد برایشان مهیا شود. تحصیل و شادی کودکان نباید متکی به وضعیت مالی والدین باشد و به نسبت خوب و بد بودن آن، درجه برخورداری از امکانات تحصیل کم و زیاد شود. کودکان متعلق به جامعه هستند و جامعه نیز متقابلا باید مسؤل تأمین رفاهیات آنان باشد.

جوانمیر مرادی-1/7/1391

برگرفته ازوبلاگ انجمن صنفی کارگران برق وفلزکارکرمانشاه

بحران درکارخانه کارتن پارس قزوین،اخراج85کارگرواحتمال بیکارشدن115کارگردیگر

به گزارش خبرگزاری دولتی مهر به تاریخ اول مهر آمده است : کارخانه کارتن پارس واقع در شهر صنعتی البرز از جمله واحدهایی است که بیش از50 سال سابقه فعالیت صنعتی دارد اما در چند سال اخیر با مشکلاتی روبرو شده که آینده این واحد را با نگرانی مواجه کرده است.
این واحد که از جمله کارخانه های موفق شهر صنعتی البرز محسوب می شود با 200 کارگر ظرفیت تولید 36 هزار تن انواع کارتن های چند لایه را دارا بود اما در یک سال گذشته با مشکلات شدید مالی مواجه شده به طوری که امروز برای تامین مواد اولیه و تولید محصول با بحران مواجه شده است.
بنا بهمین گزارش، پرویز علیپور قائم مقام کارتن پارس در نشست خبری که در محل کارخانه نیمه تعطیل کارتن پارس برگزار شدگفت: در حال حاضر به دلیل نداشتن نقدینگی برای خرید مواد اولیه فعالیت شرکت از سه شیفت به یک شیفت کاهش یافته و کارخانه با 20 درصد ظرفیت تولید فعالیت می‌کند که این تولید اقتصادی نیست و زیان ده است که برای کاهش هزینه ها مجبور شدیم تعداد کارگران را از200 نفر به 115 نفر تعدیل کنیم که در صورت تداوم مشکلات مجبور به تعطیلی واحد نیز هستیم.

مرگ کارگرجوان در عمق 15 متری چاه

 

بر پایه نامه دریافتی دراول مهر آمده است :  ظهر روز گذشته، یکی ازکارفرمایان یک پروژه ساختمان تجاری با سامانه 125 آتش نشانی تهران تماس گرفت و اعلام کرد که یک کارگرچاهکن به عمق چاه رفته ولی ساعت ها از او خبری نیست.
علی امینی معاون عملیات منطقه سه آتش نشانی تهران گفت: بنا به اظهار كارفرما وكارگران این پروژه تجاری واقع در میدان تجریش خیابان جعفری ، یک مقنی افغانی بنام سیف الله - الف25 ساله از ساعت 5 صبح همان روز وارد چاه شده وتااین لحظه خبری از وی نیست.
امینی افزود: نجاتگران بیدرنگ با فرستادن دستگاه هواساز به داخل چاه اقدامات اولیه را آغاز کردندوسپس یک نجاتگر با پوشیدن لباس مخصوص چاه به عمق 15 متری آن رفت.
وی در ادامه اظهار داشت: این كارگر جوان با کمک نجاتگران با استفاده از تجهیزات ویژه از داخل چاه بیرون کشیده شد که پس از معاینه عوامل اورژانس مرگ وی تائید شد.
امینی علت مرگ این كارگر را منوط به نظریه عوامل پزشكی قانونی اعلام كرد.
اول مهرماه1391

اعتراض کارگران ابر صنعتی ايران به ۱۹ ماه بلاتکليفی 

بر پایه خبر دریافتی در تاریخ اول مهر آمده  است : سوابق بيمه‌ای کارگران از ۱۸ سال تا ۲۸ سال است که به جهت عدم پرداخت حق بيمه از جانب کارفرما، اغلب آنان برای بازنشسته شدن دچار مشکل شده‌اند.
جمعی از کارگران کارخانه ابر صنعتی ايران با امضای نامه‌ای به عدم دريافت بيش از ۱۹ ماه حقوق معوق خود اعتراض کردند.
۲۶ کارگر کارخانه ابر صنعتی ايران واقع در شهرک صنعتی قزوين در نامه‌ای که خطاب به خبرگرازی ايلنا امضاء کرده‌اند به شرح مشکلاتی که باعث شده است با متوقف شدن توليد کارخانه ۲۷ کارگر آن ماه‌ها در بالاتکليفی به سر ببرند، انتقاد کرده‌ و آورده‌اند: کارخانه ابر صنعتی ايران با ادعای کمبود نقدينگی تا هم اکنون از پرداخت بيش از ۱۹ ماه حقوق و سنوات ۲۷ کارگر خود امتناع کرده است.
به گفته کارگران، کارفرمای خصوصی اين کارخانه از فروردين ماه سال گذشته حقوق کارگران خود را پرداخت نکرده است.
در اين نامه کارگران تصريح کرده‌اند: وعده کارفرمای کارخانه برای پرداخت معوقات حقوقی کارگران همچنان عملی نشده است و وی با حضور در دادگاه کيفری (شعبه ۱۰۲) در پی شکايت کارگران قول داده بود که بخشی از مطالبات کارگران را قبل از ماه مبارک رمضان پرداخت کند که متاسفانه هنوز انجام نشده است.
اين کارگران در ادامه اظهار داشته‌اند: هر ماه کارگران کارخانه ابر صنعتی برای اجرای رای اداره کار به شعبه ۲ شهرستان مراجعه مي‌کنند که تا هم اکنون اين مراجعات و پي‌گيري‌ها بي‌نتيجه بوده است.
بر اساس اطلاعات اين نامه، سوابق بيمه‌ای کارگران از ۱۸ سال تا ۲۸ سال است که به جهت عدم پرداخت حق بيمه از جانب کارفرما، اغلب آنان برای بازنشسته شدن دچار مشکل شده‌اند.
در پايان کارگران با ابراز تاسف از دو سال بي‌توجهی مسئولان نسبت به رفع مشکلات کارگران ابر صنعتي، افزوده‌اند: اين کارخانه در زمان فعاليت مشکلی در خصوص توليد نداشته و به همين جهت توقف توليد و عدم پرداخت حقوق کارگران برای آنان نامعلوم است.
گفتنی است کارخانه ابر صنعتی ايران توليد کننده اسفنج و فوم سبز در طی چند سال اخير به جهت کمبود نقدينگی تعطيل شده و از پرداخت حقوق و سنوات و ساير مزايای قانونی کارگران خودداری کرده است 

بزرگ‌ترين شهرک صنعتی قزوين با20 تا 30 درصد ظرفيت فعاليت ميکند 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 1 مهر آمده است : در کنار ضعف مديريتي، مهم‌ترين مشکل اين شهرک صنعتی تهيه مواد اوليه است و اين مشكل كه باعث نيمه تعطيل شدن شهرك صنعتی البرز شده است به دليل محدوديت‌هايی است که از ساير کشور‌ها بر ايران تحميل شده است.
رئيس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان قزوين از وضعيت نيمه تعطيل بزرگ‌ترين شهرک صنعتی قزوين خبر داد.
محمد احمدی در اين باره به ايلنا گفت: شهرک صنعتی البرز که يكی از بزرگ‌ترين شهرک‌های صنعتی در خاورميانه است، هم اكنون تنها با ۲۰ الی ۳۰ درصد ظرفيت در حال فعاليت است.
اين مقام كارگری اظهار كرد: در کنار ضعف مديريتي، مهم‌ترين مشکل اين شهرک صنعتی تهيه مواد اوليه است و اين مشكل كه باعث نيمه تعطيل شدن شهرك صنعتی البرز شده است به دليل محدوديت‌هايی است که از ساير کشور‌ها بر ايران تحميل شده است.

كارگر شهرداری ۱۲۳ ميليون و ۴۳۰ هزار ريال چک حامل را به صاحبش بازگرداند 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 1 مهر آمده است : احمد باقری کارگر بازنشسته شهرداری رودبار شب گذشته - جمعه 31 شهريور - کيف پولی که در آن ۱۲۳ ميليون و ۴۳۰ هزار ريال چک حامل در نمازخانه بين راهی رودبار پيدا کرده بود را به حراست شهرداری داد تا به صاحبش برگردانده شود.
کارگر با وجدان شهرداری رودبار پول پيدا شده را به صاحبش برگرداند.
به گزارش ايلنا، احمد باقری کارگر بازنشسته شهرداری رودبار شب گذشته - جمعه 31 شهريور - کيف پولی که در آن ۱۲۳ ميليون و ۴۳۰ هزار ريال چک حامل در نمازخانه بين راهی رودبار پيدا کرده بود را به حراست شهرداری داد تا به صاحبش برگردانده شود.
شهردار رودبار در اين باره گفت: اين کارگر ۶۰ ساله حدود يکسال پيش بازنشسته شده است و اكنون در نمازخانه بين راهی اين شهر کار مي‌کند. 

تعطيلی پروژه متروی اهواز و مرخصی اجباری کارگران 

به نوشته سایت اصلاح طلب کلمه در تاریخ اول مهر آمده است : از روز گذشته به علت کمبود اعتبارات لازم جهت ادامه روند احداث مترو اهواز با تصميم مديران پروژه قطار شهری اهواز، کارگران اين پروژه به مرخصی اجباری فرستاده شدند و عملا کار ساخت و ساز در بيشتر ايستگاه‌ها به تعطيلی کشيده شد.
به گزارش بهارنيوز، پروژه مترو شهر نفت‌خيز اهواز مدت‌هاست با کمبود اعتبار مواجهه است و تلاش و تکاپو چندساله مديران سازمان قطار شهری نيز تا کنون موثر نبوده است و اين مشکل کماکان لاينحل باقی مانده است.
آخرين روزنه اميد برای حل اين معضل، کسب اعتبار از صندق توسعه ملی و قرار گرفتن در رديف پروژه‌های مهر ماندگار بود که اين امر هم کاملا محقق نشد و با عدم قبول ضمانت‌های شهرداری اهواز از سوی بانک عامل، عملا پروژه ملی احداث متروی اين شهر صنعتی که قطب صنعت نفت و گاز کشور بشمار می رود به بن بست رسيد.
اکنون مديران پروژه قطار شهری با توجه به کمبود اعتبار تخصيص يافته و ناتوانی در پرداخت هزينه‌های ساخت و ساز و تعهدات مالي، ناگزير به فرستادن پرسنل پروژه به مرخصی اجباری شده‌اند.

۷۵ درصد از كارگران واحد‌های قطعه‌سازی خراسان در معرض اخراج 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 1 مهر آمده است : علی اکبر دهقان‌نژاد رئيس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان خراسان رضوی: با بالا رفتن مستمر ارزش دلار و نزول ارزش پول ملي، توليدي‌ها داخل کشور با مشکل تهيه مواد اوليه رو به رو شده‌اند و در اين بين بيشترين فشار بر روی واحد‌های توليدی قطعه سازی است.
وی تصريح کرد: در حال حاضر کارخانجات قطعه سازی چه در سطح استان و چه در سطح کشور، با کمترين ظرفيت ممکن خود فعاليت مي‌کنند.
رئيس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان خراسان رضوی با اشاره به موقت بودن قرار داد ۷۵ درصد از کارگران واحد‌های قطعه سازی اين استان، بيشترين مشکلات ايجاد شده را برای اين كارگران دانست و گفت: مشکلات واحد‌های قطعه سازی باعث شده است بسياری از کارگران قرارداد موقت اين واحد‌ها کار خود را از دست بدهند.


بازگشایی مدارس و مشکلات فرزندان کارگران

تابستان هنگام تعطیلی مدارس و فصل استراحت کودکان است تاخستگی نه ماه درس خواندن را با تفریحات و پرداختن به سرگرمی و بازی های کودکانه یا رفتن به کلاسهای تقویتی جبران کنند. نه این که در خیابانها دنبال کار بگردند تا بلکه درآمد ناچيزشان كمكي به درآمد خانواده شان باشد. فرزندان کارگران و زحمتکشان در فصل تعطیلات تابستانی، علی رغم میل خود ناچارند برای کمک به درآمد خانواده تمام وقت از صبح تا غروب به دنبال کار بگردند و انرژی خود را صرف کار در کوچه ها و خیابانها و كارهايي از قبیل واکس زدن، آدامس فروشی، نایلون فروشی یا شاگردی در کارگاه های کوچک و بزرگ مانند صاف کاری و مکانیکی كنند.
در پايان تابستان اين کودکان باید پولی را که با هزار درد ورنج پیدا کرده اند صرف کمک به خرج خانواده کنند و اکنون مهر است و فصل رفتن به بازار جهت خریدن وسايل مورد نياز یک سال تحصیل. در اين شرايط این کودکان با چند برابرشدن قیمت ها از خریدن وسایلي از قبیل کیف و کفش و قلم و. . . عاجزند و توان خرید وسايل تحصيلي مورد نيازشان را ندارند. اینجاست که پای والدین به میان کشیده می شود و آنها هم با آن حقوق ناچیز نمی دانند چه جوابی به فرزندان خود بدهند و چگونه این وسایل ضروری را تهیه نمایند. پدران ومادران کارگر این کودکان، با دلی پراز کینه از وضع موجود و این شرایط فلاکت بار مجبورند خودرا به آب وآتش بزنند تا برای بچه هایشان، بچه هایی که به میل خود پا به این جامعه نابرابر نگذاشته اند تا به این شیوه در آن زندگی کنند، فکری کنند. آنها سعي مي كنند از مخارج ناچیز زندگی بزنند، به اضافه کاری روی بیاورند، از کارفرما درخواست مساعده کنند و از مغازه دار قرض بگیرند تا شايد بتوانند بخشی از این لوازم اساسی مانند کتاب، دفتر و قلم را برای بچه هایشان تهیه کنند و از طرفی هم بچه ها با دیدن این اوضاع واحوال ناچارند باقی مانده ی وسایل همچون کیف و کفش و لباس را با لباسهای کهنه و دست دوم جايگزين و سال جدید تحصیلی را شروع کنند.
راستی چرا کارگران و زحمتکشان و فرزندانشان باید اینگونه زندگی کنند؟ مگر این کارگران نیستند که تمام این نیازمندی ها را تولید می کنند؟ مگر این کارگران نیستند که در کارخانه های کیف، کفش، پوشاک، نوشت افزار و . . . کار می کنند و قشنگ ترین پارچه های دنیا حاصل رنج و کار كارگران نيست؟؟؟ پس چه فرقی میان کودکان است که اقلیتی از آنها در فصل تابستان در کنار خانواده هایشان به مکان های خوش آب وهوا و بهترین تفریح گاهها مي روند و هنگام بازگشایی مدارس با بهترین لباسها و وسایل در مدرسه های خصوصی که از بهترین امکانات برخوردار هستند تحصيل مي كنند و اکثریت دیگر باید در سخت ترین شرایط زندگی و تحصیل کنند. اینجاست كه فاصله طبقاتی و نابرابری ها جلوی چشمان میلیون ها انسان کارگر و فرزندانشان خود نمایی می کند و دنیای بی خاصیت سرمایه داری را به آنان نشان می دهد.
به امید روزی که تمام امکانات برای تمام انسان ها یکسان باشد
فردین میرکی فعال کارگری و عضو کمیته ي هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
91/7/1

چهارصد کارگر کارخانه تولید کننده موتورهای دیزلی در تبریز در آستانه بیکاری 

 

به گزارش سایت خبرگزاری هرانا در 2 مهر آمده است : شرکت بنیان دیزل تبریز که اولین کارخانه تولید کننده موتورهای دیزلی ایران می‌باشد، بزودی تعطیل و ۴۰۰ کارگر آن در آستانه بی‌کاری قرار می‌گیرند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شرکت بنیان دیزل تبریز اولین کارخانه تولیدکننده موتورهای دیزلی ایران درآستانه تعطیلی قراردارد.
این کارخانه درسال
۱۳۴۶یعنی ۴۵ سال پیش باسرمایه گذاری ایران وانگلیس درغرب تبریز ایجاد و قریب نیم قرن به تولید موتورهای دیزلی درمن ولوو وهمچنین ژنراتورهای درمن بنز وپرکنیز مشغول ونیازهای داخلی را تامین می‌کرد.
این کارخانه قدیمی وعظیم درسال
۱۳۸۷ به مالک خصوصی واگذارگردید که ایشان اخیرا به ۴۰۰نفرکارگرمشغول دراین واحد صنعتی اعلام نموده که تایکماه کاربری زمین کارخانه رابعلت واقع شدن درداخل شهر تغییر و ماشین آلات آنرابه مزایده خواهد گذاشت و با کارگران قرارداد یکماه منعقد نموده و به ایشان اعلام نموده تایکماه آینده برای خودشان کار پیدا کنند.

 

مشكلات معیشتی ۲۰ هزار کارگر را وادار به امضای طومار كرد


به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 2 مهر آمده است : وضع معیشت کارگران به جایی رسیده است که آنان حاضر شده‌اند با نام و اثر انگشت خود زیر نامه‌های اعتراضی ارسالی را امضا کنند.
یکی از هماهنگ کنندگان نامه ارسالی ۲۰ هزار کارگر به وزیر کار به تشریح شرایطی پرداخت که در حال حاضر تهیه این نامه اعتراضی را ضروری می‌کند.
پروین محمدی اظهار داشت: مسائلی همچون نوسانات نرخ ارز، تحریم‌ها و... به صورت روزانه بر هزینه تهیه مواد غذایی، تحصیل، مسکن و به طور کلی معیشت کارگران تاثیر می‌گذارد و ما از وزیر کار به عنوان فردی که مسئول رسیدگی به مشکلات کارگران است انتظار داریم که پاسخگوی مطالبات جامعه کارگری کشور باشد.
او با انتقاد از عدم پاسخگویی وزیر کار به مرحله اول امضاهای این نامه در مورخ ۲۷ خرداد، که توسط ۱۰ هزار کارگر امضاء شده بود، گفت: ایشان می‌بایست متوجه باشند که عدم وجود امکانات کافی و محدودیت‌های اعمال شده بر کارگران باعث شده است تا نامه‌ اعتراضی ارسالی در دومین مرحله ۲۰ هزار امضا را به همراه خود داشته باشد و در غیر اینصورت این امضا‌ها میلیونی می‌شد.
این فعال کارگری وضعیت کارگران کشور را بسیار نامطلوب توصیف کرد و بیان داشت: وضع معیشت کارگران به جایی کشیده شده است که آنان حاضر شده‌اند با نام و اثر انگشت خود زیر نامه‌های اعتراضی ارسالی را امضا کنند.
محمدی در پایان عدم واکنش مناسب و شایسته از سوی مسئولان و به خصوص وزیر کار را باعث بیشتر شدن نارضایتی‌ها در جامعه کارگری اعلام کرد.

اخراج تعدادزیادی ازکارگران ايران خودروي خراسان

 

به گزارش خبرگزاری روزنامه دولتی خراسان در تاریخ 2 مهر آمده است : تعدادي از کارکنان شرکت ايران خودروي خراسان رضوي با حضور در تحريريه روزنامه از اخراج خود از اين شرکت خودروسازي خبر دادند.
آنان اعلام کردند ايران خودروي استان حدود ۲۰۰ نفر از کارکنان خود را که از سال ۸۸ با اين شرکت قرارداد داشتند، در اقدامي ناگهاني اخراج کرد.
بنابراين گزارش آنان ضمن انتقاد از عملکرد ايران خودروي خراسان رضوي افزودند: وقتي شنبه (روز گذشته) سرکار رفتيم حراست از ورود ما به داخل شرکت ممانعت کرد و بدون هيچ گونه توضيحي گفت که شما از امروز از اين شرکت اخراج شده ايد.يکي از اين کارکنان گفت: از سال ۸۸ در ايران خودرو به طور قراردادي مشغول به کار بودم. روز گذشته وقتي کارت خود را به کارت خوان زدم، دستگاه اعلام کرد اين کارت معتبر نيست.وي افزود: وقتي علت را جويا شديم اعلام کردند شما از امروز از اين شرکت اخراج شده ايد. به منزل برگرديد.وي با اشاره به صحبت هاي اخير مهندس سيادت مديرعامل شرکت ايران خودروي استان که ۴ روز پيش در روزنامه خراسان رضوي درج شده بود، افزود: مهندس سيادت اعلام کرده بود ما هيچ نيروي قراردادي را اخراج نکرده ايم حال آن که حدود ۲۰۰ نفر اخراج شده از اين شرکت استخدام قراردادي بودند.يکي ديگر از افراد اخراج شده از ايران خودرو هم گفت: من از امروز استرس و نگراني دارم در اين شرايط نامناسب اقتصادي چگونه مي توانم مايحتاج خانواده خود را تامين کنم؟
در عين حال مديرعامل شرکت ايران خودرو در اين خصوص به خراسان رضوي گفت: باز هم مي گويم ايران خودرو تعديل نيرو نداشته است.وي افزود: افرادي که به شما مراجعه کرده اند احتمالا از افراد شرکت پيمانکار حجمي اين شرکت بودند و چون حجم کار کم شده تعديل نيرو انجام شده است.وي اذعان داشت: در برنامه شرکت ايران خودروي خراسان رضوي تعديل نيرو وجود ندارد.وي در پاسخ به سوال خراسان که افراد حاضر شده در تحريريه خراسان از نيروهاي شرکت پيمانکار نيستند بلکه از کارکنان قراردادي ايران خودرو هستند، افزود: برخي از نيروهاي ايران خودرو قرارداد ۳ ماهه، ۶ ماهه و يک ساله دارند کساني که عملکرد آن ها مناسب نيست، قرارداد ۳ ماهه آن ها تمديد نمي شود وحتي اگر فردي۳ بار قرارداد ۳ ماهه اش تمديد شود ولي عملکرد او مناسب نباشدبه او اخطار داده و اخراج مي شود.وي افزود: ما هر سال حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر از پرسنل قراردادي را اخراج و افراد ديگري را جايگزين مي کنيم. اکنون هم براساس روال قبل نيروها در حال تعويض هستند.درخور ذکر است ۲۸ شهريورماه در صفحه دوم خراسان رضوي گزارشي تحت عنوان «حذف يک نوبت کاري ايران خودروي خراسان و تمديد نشدن قرارداد تعدادي از کارگران»* درج شد.
*
حذف يک نوبت کاري ايران خودروي خراسان و تمديدنشدن قرارداد تعدادي ازکارگران
به گزارش28شهریورخراسان،شرکت ايران خودروي خراسان ۳ شيفت کاري خود را به ۲شيفت کاهش داده و قرارداد ۶۰۰کارگر خود را تمديد نکرده است و اين به آن معناست که کارگران يک شيفت کاري اين شرکت اخراج شده اند.يکي از کارگران پيماني شرکت ايران خودروي خراسان با ارسال پيامک خواستار پيگيري اين موضوع شد. اين کارگر ۲۶ساله در گفت وگو با «خراسان رضوي» مي گويد: حدود ۶۰۰نفر از کارگران ايران خودروي خراسان با شرکت تعاوني مهندسي (پيمانکار) قرارداد دارند و بنا به دلايلي مسئولان اعلام کردند شيفت کاري شرکت ايران خودرو از ۳شيفت به ۲ شيفت کاهش يافته و کارگران پيماني ايران خودرو اخراج مي شوند.
تبعيض هاي فراوان
وي که داراي يک فرزند کوچک است با اشاره به وجود تبعيض هاي بسيار زياد بين کارگران قراردادي و پيماني شرکت ايران خودروي خراسان مي افزايد: کارگران ايران خودرو از حق اولاد، حق شيفت شب، بيمه تکميلي، حقوق روزهاي تعطيلي، غذا و سرويس رايگان و ... برخوردارند ولي کارگران پيماني از اين مزايا محرومند.
قرارداد سفيد امضا
وي در پاسخ به اين سوال که پايان قرارداد شما با شرکت چه تاريخي بوده است، مي گويد: من هم مانند ديگر کارگران برگه قرارداد فاقد تاريخ پايان قرارداد را امضا کرده ام و شرکت از اين شرايط سوء استفاده کرده و تاريخ را هرطور که خود مي خواهداعلام مي کند.اين کارگر جوان با بيان اين که شرکت ايران خودروي خراسان در زمين کشاورزان بينالودي ساخته شده است، مي گويد: اين درحالي است که برخي از کارگران قراردادي از شهرهاي همدان، بندر ترکمن و ... هستند ولي کارگران پيماني بومي منطقه را اخراج مي کنند و در يک کلام تبعيض از زمين تا آسمان است.
۷۰۰کارگر جوان
کارگر اخراجي ديگري هم مي گويد: با اين که دولت مصوب کرده بود که شرکت ها و سازمان هاي دولتي براي تامين نيرو حق انعقاد قرارداد با شرکت هاي خصوصي را ندارند اما شرکت تعاوني مهندسي تحت نظر شرکت ايران خودرو آذرماه سال قبل با ۷۰۰کارگر جوان قرارداد سفيد امضا، منعقد کرد.وي مي افزايد: از آذر سال قبل تا ۱۸شهريور همانند کارگران قراردادي براي شرکت ايران خودروي خراسان کار مي کردم اما ۱۸شهريور به من اعلام کردند «از فردا شرکت نيا تو اخراجي» و از همان روز با اين که يک فرزند دارم بيکار شده ام و بايد دنبال کار بگردم.
محروميت از حقوق خود
اين کارگر ۲۵ساله با صدايي غم آلود مي گويد: اين شرکت پيمانکار حق و حقوق کارگران را از شرکت ايران خودرو دريافت مي کرد ولي فقط به مقدار پايه حقوق و مقداري اضافه کاري به کارگران پرداخت مي کرد و بر همين اساس از حق اولاد و حق شيفت و ... محروم بوديم.وي با بيان اين که در ماه هاي ارديبهشت و خرداد فقط ۲۵۰هزار تومان حقوق دريافت کرديم، مي گويد: تاکنون حقوق مرداد و شهريور به ما پرداخت نشده است.وي از قراردادهاي سفيد امضا در شرکت هاي پيمانکاري انتقاد مي کند و مي افزايد: کارگر مجبور است که براي کسب درآمد کم هم قرارداد سفيد، امضا کند اما اين ظلم بسيار زيادي است که هر روز را بدون داشتن امنيت شغلي و با استرس و اضطراب فراوان همانند کارگران قراردادي کار کند و آخر هم نتيجه اي از اين خدمت نبيند.
شرکت پيمانکار صاحب اختيار است
مديرعامل شرکت ايران خودروي خراسان در پاسخ به خبرنگار ما درباره کاهش شيفت هاي کاري و تعديل نيرو مي گويد: هيچ نيرويي از نيروهاي قراردادي پايان قراردادشان اعلام نشده است و همه سرکارند.سيد مهدي سيادت مي افزايد : در پي کاهش ظرفيت توليد شيفت هاي کاري از ۳ شيفت به ۲ شيفت کاهش يافته است ولي از نيروهاي قراردادي کسي تعديل نشده است.
وي ادامه مي دهد: البته قرارداد ۲درصد از نيروهاي قراردادي در هر سال به دليل ناتواني در انجام صحيح کار و نامناسب بودن شرايط پايان مي يابد و تمديد نمي شود.سيادت درباره تعديل نيروهاي پيماني نيز مي گويد: کارگران پيماني زير نظر شرکت پيمانکار کار مي کنند و خود پيمانکار صاحب اختيار نيروهاي خود است.وي درباره اين که چه تعداد از کارگران پيماني تعديل شده اند مي گويد: من از اين موضوع اطلاعي ندارم.از آن جا که مديرعامل شرکت ايران خودروي خراسان حتي نام رئيس شرکت پيمانکار را نمي دانست، شماره شرکت پيمانکار (شرکت تعاوني فني- مهندسي ايران خودرو) را از ۱۱۸ گرفتيم اما تماس هاي ما با اين نمايندگي بي پاسخ ماند.


مربیان پیش‌دبستانی باز هم مقابل مجلس تجمع کردند

 

به گزارش خبرگزاری دولتی فارس در تاریخ 2 مهر آمده است: تعدادی از مربیان پایه پیش‌دبستانی آموزش و پرورش برای مقابل مجلس تجمع کردند.
برپایه این گزارش،این چندمین بار است که مربیان پایه پیش‌دبستانی برای تحقق مطالباتشان مقابل مجلس تجمع می‌کنند.
تجمع‌کنندگان امروز شعارهایی همچون؛ مدرسه‌ها باز شده مربی اخراج شده را سر می‌دادند.
بنا بهمین گزارش،تجمع‌کنندگان گفتند که ما چندین سال است که در آموزش و پرورش کار کرده‌ایم ولی به ما اعلام شده که می‌خواهند اخراجمان کنند.
وی افزود: خواسته ما از نمایندگان مجلس این است تا قوانین لازم را جهت انجام مراحل استخدام ما تصویب کنند.

سقوط کارگران ازدرختان گردوطی ماه شهریوردربجنورد2 کشته و56 مجروح برجاگذاشت


بر پایه گزارش آمده در روزنامه خراستان در تاریخ 2 مهر آمده است : در سال هاي اخير بروز حوادث ناگوار براي کارگران فعال در عرصه برداشت گردو، به يکي از مشکلات اين حوزه در شهرستان بجنورد تبديل شده است؛ کارگراني که بدون هيچ گونه تجهيزات ايمني از درختان 20 تا 30 متري بالا مي روند و بر شاخه و برگ درخت گردو با زندگي خود در قبال دريافت مزد اندکي بازي مي کنند.بيش از 630 هزار اصله درخت گردو در استان وجود دارد و براي برداشت محصول از اين درختان که ارتفاع نيمي از آن ها به 20 تا 30 متر مي رسد، کارگراني با دريافت دستمزد اندک به ريسکي بزرگ دست مي زنند.اين در حالي است که سالانه چندين نفر بر اثر سقوط از روي اين درختان جان شان را از دست مي دهند و تعدادي از آنان تا آخر عمر خانه نشين مي شوند. با توجه به نبود پوشش بيمه اي براي اين افراد و انديشيده نشدن تدبير لازم توسط مسئولان در اين ارتباط، معضلات فراواني براي فرد حادثه ديده و خانواده آنان و هم چنين صاحب ملک ايجاد مي شود. هنوز نيمي از زمان برداشت گردو در بجنورد نگذشته است که بر اثر سقوط از درخت 2 نفر کشته و 56 نفر مجروح شده اند.
مدير بيمارستان امام علي(ع) بجنورد با اشاره به اين که در شهريور ماه امسال 56 نفر بر اثر سقوط از روي درخت گردو روانه بيمارستان شده اند گفت: از اين تعداد 51 نفر مرد و 5 نفر زن بوده اند.«ايزدفر» بيان کرد: متاسفانه هر ساله در زمان برداشت گردو در فصل شهريور ماه شاهد حوادث ناگوار از قبيل سقوط شهروندان از روي درختان گردو هستيم.وي با اشاره به مصدوماني که در اين ارتباط طي روزهاي اخير به بيمارستان امام علي(ع) بجنورد مراجعه کرده اند افزود: از ميان افراد حادثه ديده، 34 نفر که از اين تعداد 29 مرد و 5 زن بودند به شکل سرپايي مداوا و 22 نفر نيز در بيمارستان بستري شدند.«ايزدفر» از مرگ 2 نفر بر اثر سقوط از روي درخت گردو طي شهريور ماه امسال خبر داد و گفت: مردي 38 ساله و خانمي 24 ساله قرباني بي احتياطي در بالا رفتن و جمع آوري گردو از روي اين نوع درخت شدند.مدير بيمارستان امام علي(ع)، اطلاع رساني و آموزش همگاني در مورد خطرات احتمالي سقوط از روي درختان به خصوص درخت گردو را يکي از راهکارهاي کاهش حوادث اين چنيني عنوان کرد.
دکتر «عبدا... شکريان» با اشاره به قطع نخاع شدن 3 نفر طي آخرين روزهاي شهريور ماه امسال بر اثر سقوط از روي درخت گردو گفت: 3 مرد 30، 50 و 57 ساله اکنون بر اثر قطع نخاع در بيمارستان بستري هستند.وي با بيان اين که تمامي افرادي که براي آنان اين عارضه ها پيش آمده از قشر ضعيف جامعه هستند، افزود: با قطع نخاع شدن يک فرد، يک نفر نيروي کار در جامعه کم مي شود و يک نفر نيز در خدمت فرد قطع نخاعي درمي آيد که ضرر جبران ناپذيري را به خانواده مصدوم و جامعه خواهد زد.وي شکستن لگن، گردن و قفسه سينه را از عارضه هاي سقوط از ارتفاع عنوان کرد.وي متذکر شد: به منظور جلوگيري از خسارات مالي و جاني باغداران گردو و کارگران برداشت اين محصول کشاورزي، بايد نسبت به رعايت شرايط و ضوابط خاص ايمني کار اقدام کنند.
وي بستن کمربند ايمني روي درخت، اصلاح نژاد درختان گردو و جايگزين کردن درختان 2 متر با بار دهي بالا و حرص کردن شاخه و برگ خشک اين درخت، استفاده از دستگاه هاي پيشرفته برداشت محصول و آموزش به کارگران را از مواردي عنوان کرد که از وقوع بيشتر حوادث اين چنيني جلوگيري مي کند.

مرگ یک کولبردر شهرستان سردشت

 

به گزارش سایت کردپا در 2 مهر آمده است : یک کولبر کُرد بر اثر شلیک مستقیم نیروی انتظامی حکومت اسلامی ایران در شهرستان سردشت جان خود را از دست داد.
این گزارش حاکیست، تیراندازی مستقیم مأموران انتظامی ایران در منطقه‌ی سردشت موجب کشته شدن یک کولبر کُرد به نام "رزگار گه‌نمان" 32 ساله گردید.
وی از شهروندان ساکن روستای گندمان از توابع شهرستان سردشت می‌باشد که در حدفاصله روستاهای قبرحسین و میرآباد هدف گلوله قرار گرفت.
این شهروند کُرد هیچگونه کالای قاچاقی بهمراه نداشته و جسد وی نیز به خانواده‌اش تحویل داده شد.
دوم مهرماه1391

 

طومار اعتراضي 20 هزار نفري كارگران ايران، در گفتگو با پروين محمدي

 

خانم پروين محمدي،عضو هيئت مديره اتحاديه آزاد كارگران ايران، در گفتگو با راديو ندا با اشاره به استقبال كارگران از امضاء طومار اعتراضي و با بيان اينكه اين اعتراض پاياني ندارد، گفت : ‹‹ ما خواهان اين هستيم كه دستمزد را در نيمه دوم سال اضافه كنند»
گوش کنید:
http://www.radioneda.de/2012/09/21/Parvin_M120922.mp3

دردنامه یک کارگر اخراجی شرکت شهاب خودرو


"
تولید اتوبوسهای بی آرتی داخلی در ایران خودرو دیزل "
این تیتر خبری بود که در چند روز گذشته در بسیاری از خبرگزاریها دیده شد ، وقتی این خبر رو خوندم آه از نهادم برآمد ، دوباره یادم اومد که چه بر سرمون اومده !
شرکتی رو که اولین تولید کننده اتوبوس در ایران بوده و سرآمد اتوبوس سازی ایران بوده رو الان در حالت تعطیل میبینم !
اونم نه بخاطر اینکه شرایط ادامه کار مهیا نبود ، نمیگم شرایط الان ایده آله ، بله مشکلات زیادی وجود داره ، ولی شرکت ایران خودرو دیزل هم تو همین شرایط تونسته فعالیت خودش رو ادامه بده ، و حتی پیشرفتهایی رو هم داشته باشه تازه شرایط شهاب خودرو بسیار مناسبتر از این شرکتها بوده است!
پس چرا دیگر شرکتها تونستند ولی شرکت شهاب خودرو به این وضع رسید ؟!
چون آستان قدس رضوی عرضه کار کردن نداشت ، چون آستان قدس رضوی نخواست که فعالیت شرکت ادامه داشته باشه ، چون منافع عده ای تو این بود که شرکت شهاب خودرو تعطیل بشه !
واقعا تو این چند سالی که شرکت شهاب خودرو به آستان قدس رضوی واگذار شد چه بر سر این شرکت اومد ؟ مسئولین آستان قدس چه مدیریتی در این شرکت داشتند ؟
اصلا چرا در گذشته شرکت شهاب خودرو به آستان قدس رضوی واگذار شد که با مدیریت ضعیفش این بلا سر بزرگترین تولید کننده اتوبوس در ایران بیاد ؟!
چرا مسئولین فعلی اجازه دادند که آستان قدس رضوی هر آنچه را که میخواهد انجام بده ؟ چرا جلوی سوء مدیریت آستان قدس رضوی گرفته نمیشه ؟!
آیا تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی و همچنین اقتصاد مقاومتی جایی در سیاستهای آستان قدس رضوی دارند ؟!
چراهای زیادی در ذهنم نقش بسته اند ، کاش یکی بود که جواب این چراها رو بده ! 

احتمال حذف اضافه‌کاری کارمندان دولت

 

به گزارش پانا نیوز به نقل از خبرگزاری‌ها د ر2 مهر آمده است : براساس قانون مدیریت خدمات کشوری همه کارکنان دولت می‌توانند تا 50 درصد حقوق و مزایای خود را در قالب اضافه‌کاری دریافت کنند و 20 درصد کارمندان به تشخیص رئیس دستگاه و با معیار نیاز دستگاه به خدمات آنها از این قاعده مستثنی هستند اما طی روزهای اخیر اخباری مبنی بر حذف اضافه‌کاری و حق دوری از مرکز و بدی آب و هوای کارمندان با هدف کاهش هزینه‌های دولت منتشر شده است.
بر این اساس معاون حقوقی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهوری چنین مسئله‌ای را تایید نکرده و اعلام کرد: درمورد صحت حذف اضافه‌کار باید تا پایان ماه صبر کرد.
برای پیگیری موضوع گفته شده است که بودجه انقباضی است و با توجه به قانون برنامه تخصیص اعتبار باید متناسب با وصول درآمدها صورت بگیرد بنابراین با این شرایط امکان حذف اضافه کار کارمندان بیشتر خواهد بود. در واقع به نظر می‌رسد با توجه به انقباضی بودن بودجه دستگاه‌ها ملزم شوند میزان اضافه‌کاری کارمندان خود را کاهش دهند.


اعتراضات کارگران فاکس کان چین وتعطیلی کارخانه

 

به گزارش24سپتامبریورونیوز،شرکت فاکس کان، از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان قطعات الکترونیک و رایانه در جهان در پی شدت گرفتن اعتراض‌های کارگری، تصمیم به تعطیلی کارخانه خود در چین گرفت.
این کارخانه ۷۹ هزار کارگر داشته و به منظورآرام گرفتن اعتراض‌ها به طور موقت تعطیل می‌شود.
نزدیک به دو هزار کارگر یکشنبه شب در برابر این کارخانه تجمع کردند و نیروهای امنیتی چین توانستند ساعت سه بامداد محل تظاهرات را در کنترل کامل قرار دهند.
شرایط دشوار کار در این کارخانه سبب شده است تا فاکس کان یکی از بیشترین شمار خودکشی نیروی انسانی را داشته باشد.
فاکس کان که شرکتی تایوانی است در شنژن چین شهرکی صنعتی به نام خود ایجاد کرده است و در این شهرک کارگران زندگی و کار می‌کنند.
این شرکت طرف قرارداد شماری از شرکت‌های نامی جهان از جمله اپل است و در سراسر جهان یک میلیون و دویست هزار تن برای آن کار می‌کنند.
درگیری کارگران با پلیس و تعطیلی این کارخانه در حالی است که به تازگی از آیفون پنج در چین و دیگر نقاط جهان رونمایی و فروش این محصول شرکت اپل آغاز شده است.
قطعاتی از این تلفن همراه پر مشتری به دست کارگران شرکت فاکس کان ساخته شده است.

۲۰۰ کارگر كارخانه الکتريک خودرو شرق بيكار شدند 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 3 مهر آمده است : رحمت الله‌پور موسی رئيس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی در اين زمينه به ايلنا گفت: شرکت الکتريک خودرو شرق، که يکی از شرکت‌های موفق در حوزه خود بود و امکانات خوبی را نيز در اختيار کارگران خود قرار مي‌داد، به دليل فشار‌های اقتصادی وارده، قرارداد ۲۰۰ تن از کارگران قراردادی و پيمانی خود را تمديد نكرده است.
او با اشاره به تحريم‌ها و فشار‌های اقتصادی وارد بر کشور، افزود: به دليل تحريم‌ها، اين شرکت در تهيه يکی از قطعاتی که در خودرو‌ها استفاده مي‌شود و از فرانسه وارد مي‌شد به مشکل بر خورد و مجبور شد اين قطعه را از طريق واسطه‌ای در دبی وارد کند که با تشديد تحريم‌ها در اين امر نيز به مشکل بر خورد. مجموعه اين مسائل تاثير خود را گذاشت و باعث شد تعدادی از کارگران قراردادی و پيمانکاری حتی با سوابق بالای ۱۴ يا ۱۵ سال از کار خود مرخص شوند.
پور موسی ادامه داد: اين در حالی است که بر اساس تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار، در کارهای دائم قرارداد موقت معنی ندارد.
رئيس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی در پايان به تعديل نيرو در اکثر واحد‌های توليدی استان اشاره کرد و اظهار داشت: اکثر واحد‌های توليدی موجود يا نيروهای خود را تعديل کرده‌اند و يا مشکل حقوق معوقه دارند.

 

طولانی شدن مرخصی اجباری کارگران کارخانه آزمایش استان فارس

 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 4 مهر آمده است : کارخانه آزمایش استان فارس از حدود یک ماه پیش کارکنان خود را به مرخصی اجباری فرستاده است و این در حالی است که میزان اولیه این مرخصی اجباری ۲ هفته اعلام شده بود.
برپایه این گزارش،کارخانه آزمایش یک ماه است که به دلیل آنچه مدیران کارخانه عدم نقدینگی عنوان می‌کنند ،تعطیل میباشد.
تداوم سیاست­های ضد کارگری در شرکت سقزسازی کردستان (ون)
طبق گزارش رسیده از شرکت سقزسازی کردستان (ون)، کارفرمایان این شرکت در ادامه­ی سیاست­های ضد کارگری خود، با ایجاد شرایط دشوار و غیر قابل تحمل، عرصه را بیش از پیش بر کارگران تنگ نموده، و حقوق آنان را لگدمال می­نماید. که این رویه­ی کارفرمایان در مقابل، اعتراضات همیشگی کارگران را در پی داشته است.
پیرو گزارش­های قبلی، به چند نمونه­ ی دیگر از اجحافات کارفرمایان در حق کارگران، به صورت سطحی در زیر اشاره خواهد شد.
برای نمونه کارگران قسمت ریخته­گری در واحد لواشک سازی، از شرایط بسیار اسفناکی برخوردار می­باشند؛ زیرا سالن ریخته­گری از پایین ترین سطح استانداردهای ایمنی و بهداشت محیط کار نیز بی بهره می­باشد. کارگران این قسمت با توجه به عدم برخورداری لازم از وسایل ایمنی لازم، از قبیل صدا خفه کن، مجبورند صدای گوش خراش دستگاه­ها را تحمل نمایند. علاوه بر این با توجه به بزرگ بودن و ارتفاع زیاد و فلزی بودن سقف سالن، کارگران ناچارند در تابستان، گرما و در زمستان سرمای شدیدی را متحمل شوند و از آن رنج ببرند؛ زیرا سالن فاقد هرگونه سیستم برودتی و گرمایشی می­باشد. ضمنا کارفرمایان، کارگران قسمت ریخته­گری را مجبور به تخلیه و جابجایی جعبه­های سنگین میوه و بشکه­های 250 کیلوگرمی می­نمایند؛ در حالی که شرکت از ماشین لیفتراک نیز برخوردار می­باشد؛ اما کارفرمایان تنها به منظور آزار کارگران، لیفتراک را در اختیار آنان نمی­گذارند؛ که این عامل اکثر کارگران قسمت ریخته­گری را دچار ناراحتی­های شدید ستون فقرات نموده است.
کارگران شرکت سقزسازی کردستان، در مقابل تمامی رفتارها و سیاست­های ضد انسانی و ضد کارگری کارفرمایان ایستادگی نموده و جهت بهبود شرایط اعتراض می­نمایند؛ اما کارفرمایان نه تنها اعتنایی به خواست­ها و مطالبات کارگران ننموده، بلکه به آنان نیز توهین می­کنند.
گزارش یکی از کارگران شرکت سقزسازی کردستان (ون)
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-3 مهر 1391

200 کارگر بومی متروی اهواز به مرخصی اجباری رفتند

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنا/ هواز در تاریخ 4 مهر آمده است : کریدور خط یک قطارشهری این کلان شهر به طول 23 کیلومتر شامل 24 ایستگاه، به صورت زیرزمینی در مرداد ماه 82 به تصویب رسید.به گزارش خبرنگار ایلنا، براساس قرارداد، این پروژه که از سال 85 آغاز شده، باید در مدت 48 ماه اجرا و در سال 89 به بهره‌برداری می‌رسید؛ در حالی‌که به دلیل عدم تامین اعتبار مکررا به تاخیر افتاده و افتتاح آن به سال 93 موکول شده است.

در این میان شاید بیشترین آسیب به کارگران پروژه وارد شده که هر چند یک بار اخباری از اعتراض و اخراج آنها به گوش می‌رسد.دبیراجرایی خانه کارگر خوزستان در این باره گفت: در پی تعطیلی کارخانه سگمنت سازی (تولید قطعات بتنی تونل) متروی اهواز بیش از 200 کارگر قطارشهری به مرخصی اجباری فرستاده شده‌اند و زمزمه‌های اخراج این کارگران نیز به گوش می‌رسد.

آقایار حسینی تصریح کرد: باز هم مانند گذشته مرخصی اجباری و اخراج، فقط شامل کارگران بومی شده است و نیروهای غیربومی همچنان بر سر کار هستند.وی با اشاره به تاخیر همیشگی در پرداخت حقوق کارگران متروی اهواز، اظهار کرد: این کارگران حدود سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده‌اند و اعتراضات همیشگی نسبت به حقوق معوقه تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است.

تعویق ۶ ماه حقوق کارگران  صنایع بهداشتی یاس

به گزارش خبرگزاری دولتی کار ایران – ایلنا در4 مهر آمده است :  نماینده كارگران صنایع بهداشتی یاس خرمشهر اعلام کرد: معوقات حقوقی بیش از ۱۳۰ نفر از کارگران صنایع بهداشتی یاس خرمشهر به مدت ۶ ماه پرداخت نشده است.جاسم نیکی، عضو شورای اسلامی كار صنایع بهداشتی یاس با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارفرمای کارخانه صنایع بهداشتی یاس خرمشهر از پرداخت ۶ ماه حقوق و بیمه ۱۳۰ کارگر این واحد تولیدی خوداری کرده است.

او افزود: این کارخانه بعد از ایام تعطیلات نوروز 91 هیچ گونه تولیدی ندارد و کارگران آن روزانه با چند ساعت حضور در کارخانه تعطیل سرگردان و بلاتكلیف روانه منزل می‌شوند.وی اضافه کرد: صنایع شوینده یاس خرمشهر در گذشته وابسته به بنیاد شهید بود که در پی اجرای طرح خصوصی سازی به مالك خصوصی واگذار شد.

این فعال کارگری با بیان اینکه این کارخانه برای راه اندازی مجدد و تولید هیچ مشکلی ندارد تصریح کرد: مدیر عامل این کارخانه وعده داده بود که با پرداخت یک ماه از حقوق معوقه کارگران مجددا کارخانه را راه اندازی کند که این وعده هنوز عملی نشده است.

۲۹ آبان، کارگران در تبريز تجمع خواهند کرد 

به نوشته سایت اصلاح طلب کلمه در 4 مهر آمده است : دبير اجرايی و مجری طرح‌های آموزشی خانه کارگر تبريز گفت: برای خدشه دار کردن قانون کار تغييرات سرنوشت سازی در دولت و مجلس شورای اسلامی در دستور کار قرار گرفته است.
به گزارش ايلنا، کريم صادق‌زاده که در ديدار با اعضای هيات مديره و بازرسان کانون هماهنگی شورا‌های اسلامی کار استان آذربايجان شرقی سخن مي‌گفت با اشاره به اهميت قانون کار در سرنوشت کارگران افزود: اصلاح در قانون کار به عنوان يک قانون حمايتی بايد در راستای عدالت اجتماعي، ايجاد امنيت شغلي، ايجاد اشتغال و رعايت کرامت‌های انسانی صورت گيرد.
وی از برگزاری تجمع بزرگ کارگران در روز ۲۹ آبان، سال روز تصويب قانون کار در تبريز خبر داد و گفت: به منظور حمايت جدی از قانون کار و جلوگيری از هرگونه دست اندازی و تغييرات در قانون کار تجمع بزرگ کارگران در روز ۲۹ آبان سالروز تصويب اين قانون در سالن چند منظوره خانه کارگر تبريز برپا خواهد شد.
دبير اجرايی خانه کارگر تبريز در ادامه با بيان اينکه برگزاری چنين جلسات و بحث وتحليل پيرامون مسائل مشترک فی مابين حائز اهميت و تاثير گذار و برای جامعه مفيد خواهد بود گفت: کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر در اکثر موارد مهم و پراهميت از جمله قانون کار، قوانين بيمه، مسائل و موارد صنفی و قانونی کارگران و مشکلات و معضلات و طرح و برنامه و اهداف عاليه مشترکی دارند که مي‌توانيم با روی هم نهادن نظرات و پيشنهادات اعضای هيات مديره و بازرسان کانون هماهنگی شورا‌های اسلامی کار و اعضای هيات اجرائی خانه کارگر تبريز در جهت ارائه خدمات صنفي، قانونی و آموزشی و فرهنگي، درمانی و ورزشی با استفاده از اختيارات قانونی کانون و امکانات وسيع و گسترده خانه کارگر در تبريز و سراسر کشور به نحو شايسته در خدمت کارگران و شوراهای اسلامی کار واحدهای توليدي، صنعتی و شرکت‌های خدماتی استان باشيم.
کريم صادقزاده با تاکيد بر اينکه اين دو نهاد با اتحاد مي‌توانند موانع و مشکلات و معضلات سر راه کارگران و شوراهای اسلامی کار را به نحو شايسته حل و فصل نمايند گفت: اگر امکانات اين دو نهاد کارگری بصورت واقعی و شايسته تری در کنار هم قرار گيرد و برای يک هدف مشترک و مقدس و منطقی و به دور از دغدغه‌ها و تنش‌های ظاهری و بدون دخالت ديگران بکار گرفته شود يقينا جايگاه ويژه‌ای خواهد داشت و شاهد اجرای طرح و برنامه‌های مفيد و ارزشمندی خواهيم بود.
وی همچنين از برگزاری کنگره استانی خانه کارگر تبريز جهت انتخاب نمايندگان کارگران استان برای شرکت در کنگره عالی خانه‌‏کارگر و حضور در جلسات سالانه مجلس خبر داد و گفت: کنگره استانی خانه کارگر رابط وسيع جامعه کارگری و تجلی خواسته‌‏های حقيقی و مطالبات حق طلبانه کارگران مي‌باشد بنابراين حضور گسترده کارگران، اعضای شوراهای اسلامی کار، انجمن‌های صنفی کارگري، نمايندگان کارگران واحدهای توليدی و خدماتی آذربايجان شرقی در اين کنگره در اين کنگره بسيار پر اهميت هست.

كشته شدن دو كارگر ساختمانی درحال کار 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 4 مهر آمده است : به نقل از پايگاه خبری پليس، علی اسکندری در اين باره اظهار داشت: در حادثه نخست براثر انفجار گاز شهری در مجتمع مسکونی در بلوار حدادی کرج يک كارگر ۳۲ ساله جان باخت و دو زن و مرد ديگر مجروح شدند که به بيمارستان انتقال يافتند.
وی گفت: اين حادثه خساراتی به دو واحد مسکونی هر يک با زيربنای ۷۰ مترمربع وارد شد ضمن آنکه شيشه‌های مجتمع‌های اطراف نيز شکست.
علی اسکندری بدون اشاره به علت حادثه، يادآور شد: قربانی اين حادثه يك کارگر بود که درحال کار در ملک مجاور مجتمع مسکونی بر اثر تخريب آوار جان باخت.
اسکندری اظهار داشت: حادثه دوم صبح ديروز در خيابان بهار کرج به وقوع پيوست که در اثر گودبرداری غيراصولی و ريزش ديوار حايل يک ملک، کارگر ۳۱ ساله‌ای زير آوار قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

تغيير شيفت و کاهش ساعت کاری با کاهش ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومانی دستمزد کارگران سيمان دشتستان 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 4 مهر آمده است : رئيس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان بوشهر از تغيير شيفت و کاهش ساعت کاری کارگران کارخانه سيمان دشتستان خبر داد.
محمد اسماعيل دشمن زياری در گفت‌و‌گو با ايلنا اظهار کرد: اين امر موجب کاهش ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومانی دستمزد و حقوق دريافتی کارگران شده است.
وی در ادامه افزود: با توجه به اجبار کلی و سراسری برای تغيير سوخت کارخانه‌های سيمان از گاز به مازوت، اکثر اين کارخانه‌ها به مشکل برخورده‌اند. اين تغيير سوخت، هزينهٔ کارخانه‌های سيمان را ۳ برابر کرده است که اين فشار را در وهله اول کارگران مي‌بايست تحمل کنند.
او با اشاره به بالا رفتن قيمت سيمان بيان کرد: وضعيت فعلی موجب بالا رفتن قيمت سيمان شده است و اين گرانی باعث مي‌شود تا مصالحی همچون سنگ و سيمان به فروش نرود و ساخت و ساز در سطح کشور کم شود.
به گفته برخی فعالان عرصه صنعت سيمان، هزينه هر مترمکعب گاز در حدود ۷۰ تومان محاسبه مي‌شود، در حالی که هر مترمکعب مازوت ۲۰۰ تومان هزينه در بردارد. با اين همه چند ماه پيش خبری مبنی بر قطع گاز مصرفی بسياری از صنايع از جمله گاز مصرفی کارخانه‌های سيمان و لزوم استفاده آن‌ها از مازوت به جای گاز منتشر شد.
همه اين‌ها در حالی است که کشور ايران با دارا بودن ۱۶ درصد از ذخاير گازی دنيا، به عنوان يکی از سه کشور دارنده بيشترين ذخاير گاز در جهان مطرح است و رتبه دوم را در اختيار دارد. 

كارگران فارس در تدارك نامهٔ اعتراضی ديگری به وزير كار 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 4 مهر آمده است : پس از انتشار نامه ۲۰ هرار امضايی کارگران خطاب به وزير کار توسط يک تيم شش نفره کارگري، ساير تشکل‌های کارگری نيز در تلاس برای تهيه نامه‌های مشابهی هستند.
رئيس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان فارس ضمن اعلام حمايت از نامه ۲۰ هزار امضايی کارگران، در گفتگو با ايلنا از اجرای طرح مشابهی در استان فارس خبر داد.
مهرزاد مويدی در اين باره اظهار کرد: هم اکنون نامه‌ای با مضمون افزايش دستمزد کارگران در سطح استان فارس توسط کارگران در حال امضا شدن است و به محض آنکه امضا‌ها به حد نصاب قابل قبولی برسد، برای وزير کار ارسال خواهد شد و رونوشتی از آن در اختيار استاندار و علي‌رضا محجوب (دبيرکل خانه کارگر) قرار خواهد گرفت.
اين مقام کارگری در پايان تصريح کرد: در حال حاضر کارگران در شرايط معيشتی بسيار نامطلوبی قرار دارند. ما اميدوار بوديم طرح ميزان که حدود ۲ سال پيش رونمايی شده بود به اجرا در بيايد تا اندکی از مشکلات کارگران را بر طرف کند که تا به اين لحظه خبری از اجرای اين طرح نيست.
لازم به ذکر است حدود ۲ سال پيش مقرر شد در قالب طرح ميزان، بن کارت‌های يک و نيم ميليونی در اختيار کارگران قرار بگيرد تا با آن بتوانند کالاهای توليد داخل را خريداری کنند و هزينه آن به صورت اقساطی از حقوق آنان کسر شود. 

 

دستگیری عادله چراغی همسر علیرضا عسگری!

 

به گزارش رسیده، عادله چراغی همسر علیرضا عسگری صبح روز 3 مهر توسط ماموران وزرات اطلاعات دستگیر شد.
لازم به ذکر است که خانم چراغی در روز حمله به محل مجمع عمومی کمیته هماهنگی در آنجا دستگیر شده بود که با مشخص شدن این قضیه که وی به دلیل استفاده از محل به عنوان کارگاه خیاطی در آن محل حضور داشته و ارتباطی با کمیته هماهنگی ندارد آزاد گردیده بود. عادله چراغی دچار مشکلات جسمی حاد از جمله گشادی دریچه ی میترال قلبٰ است و در حال درمان و تحت نظر پزشک بوده و هرگونه فشار عصبی برای وی کاملا خطرناک است.
کمیته ی هماهنگی ضمن محکوم کردن دستگیری عادله چراغی ، خواهان آزادی فوری نامبرده می باشد.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-4 مهر 1391

تجمع اعتراضی كارگران قند اهواز و خانواده‌های‌شان مقابل استانداری خوزستان

 

به نوشته خبرگزاری دولتی کار ایران –ايلنادر تاریخ 4 مهر آمده است : در پی ادامه بحران کارخانه قند اهواز و بلاتکلیفی کارگران و کارمندان این کارخانه، روز دوشنبه سوم مهرماه، جمعی از کارگران این کارخانه به همراه اعضای خانواده، در مقابل استانداری خوزستان در شهر اهواز تجمع کردند.
بنابهمین گزارش،، در این تجمع که با همراهی نیروی انتظامی و در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزایای کارگران کارخانه قند اهواز صورت گرفت، بیش از ۱۰۰ نفر از کارگران این کارخانه، به همراه اعضای خانواده خود در مقابل استانداری خوزستان تجمع کرده و خواستار عملی شدن وعده‌های داده شده از سوی مسئولان شدند.
این گزارش حاکیست،پس از آغاز تجمع، برای کنترل فضا، مکانی در ساختمان استانداری برای حضور معترضان درنظر گرفته شد که با هماهنگی‌های لازم، کارگران داخل ساختمان شده و در سالن اجتماعات استانداری مستقر شدند، که از مسئولان مهندس ترکاشوند مدیرکل تامین اجتماعی استان خوزستان، مهندس نظری رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان و یکی از معاونین استاندار خوزستان در میان کارگران حاضر شده و به ارائه وعده‌های تازه در زمینه حل مشکلات کارگران پرداختند.
طبق اعلام مسئولان حاضر در این نشست قرار شد، روز چهارشنبه این هفته یا شنبه هفته آینده، جلسه‌ای در استانداری خوزستان تشکیل و شورای تامین استان در زمینه رسیدگی به مشکلات کارگران کارخانه قند اهواز تصمیم گیری کند.
براساس این گزارش،تشکیل کمیسیون کارگری در استانداری خوزستان یکی دیگر از وعده‌های مسئولان در تجمع کارگران قند اهوازمی باشد.در این کمیسیون کارگری قرار است مسائل بیمه، پرداخت حقوق و همچنین مساله مالکیت کارخانه قند اهواز مورد بحث و بررسی قرار گیرد .
همین منبع طی گزارشی دیگرمی افزاید:
ابهام در مالکیت کارخانه قند اهواز در شرایطی همچنان به قوت خود باقی است که مسولان ارشد استان خوزستان، مالکیت این کارخانه را همچنان برعهده بانک ملی و بانک ملت می‌دانند و معتقدند که وزارت صنعت، معدن و تجارت مالکیتی بر این کارخانه ندارد.
امیرحسین نظری، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان در این زمینه گفت: به طور قطع، قند اهواز همچنان تحت مالکیت بانک ملی و بانک ملت است که به زودی تعیین تکلیف می‌شود و در این زمینه عزم جدی میان مسئولان استان و وزارت وجود دارد.
وی درباره ادعای بانک‌های مذکور مبنی بر مالکیت وزارت صنعت، معدن وتجارت بر کارخانه قند اهواز گفت: این حرف سندیت ندارد و مالک اصلی کارخانه قند اهواز بانک‌های ملی و ملت هستند، از سوی دیگر به دلیل مغایرت مالکیت وزارت صنعت معدن و تجارت با اصل ۴۴ قانون اساسی و همچنین عدم واگذاری ۱۰۰ درصدی این شرکت به وزارت صنعت و معدن، مالکیت بانک‌های مذکور بر این شرکت امری خدشه ناپذیر است.
رئیس سازمان صنعت، معدن وتجارت خوزستان در ‌‌نهایت خاطرنشان کرد: در تلاشیم با همکاری دستگاههای مختلف و با رفع موانع مادی و حقوقی، کارخانه قند اهواز فعالیت خود را از سر گیرد و مشکلات کارگران نیز حل شود.
گفتنی است کارگران و کارکنان کارخانه قند اهواز، به دلیل مشکلات مالکیتی این کارخانه نزدیک به ۱۸ ماه است که علاوه بر عدم دریافت حقوق، با مشکلات زیادی در زمینه بیمه و مسائل درمانی مواجه شدند. از سوی دیگر تلاش های خبرگزاری ایلنا برای انعكاس دیدگاه مسئولان بانك ملت و بانك ملی ایران در این زمینه به دلیل عدم پاسخگویی این مسئولان بی نتیجه مانده است.

کارگر، آزادی ، سرمايه
رضارخشان

بر پایه نامه رسیده به روز شمار کارگری آمده است :گاهی وقتها با خودم فکر ميکنم که آيا کارگروکارگری کردن،يعنی انجام دادن کاری در وقت معلوم ودرازای وجهی معين،فقط شغل محسوب می گردد؟ ويا کارگر دارای ماهيت طبقاتی واجتماعيست؟. وآيا کارکارگر،حتی در زمانی که شيفت کاريش به پايان ميرسد،بقيه ساعات شبانه روز را تحت شعاع خود قرار ميدهد؟ يعنی همچنان کارگر باقی می ماند؟ .يعنی حتی در زمان استراحت بعد از پايان کار وحتی زمانی که خواب اورا در برميگيرد،هنوز هم کارگر خوانده می شود؟بعبارت ديگراو، صاحب شخصيت معين وهميشگی کارگريست؟. وياآنطور که سرمايه داری آنهم در وجه پيشرفته ومدرنش،ميخواهد با انکار اين موضوع وتلقی ديگری برجامعه که، همه توده مردم(چه کارگر،چه سرمايه دار وچه کشاورز و کلا از همه صنوف)، شهروندانی هستند با حقوق برابر انساني؟ با اينهمه سعی من در نوشته حاضر آنست که بتوانم به اين حقيقت که جوهره وجوديم را بشناسم.يعنی زيستن در طبقه کارگر با خواستگاه مشخص طبقاتی ،انسانی ويا آنطور که بورژوازی ادعا می کند ،من شهروند درجه يکی هستم با حقوق برابر با سايرين؟

اگر در مناسبات مرسوم سرمايه داری نظری بيافکنيم می بينيم که در ادبيات معمول جامعه ،کمتر صحبتی از طبقه کارگرويا طبقه سرمايه دار به ميان می رود چراکه بورژوازی بخاطرپرهيز ازشاخص نمودن تضاد منافع طبقه کارگر وسرمايه دار و جهت جلوگيری از بسط اين تضادها در پهنه اجتماعی ،که ميتواند برايش دردسرآفرين باشد.(خيزش کارگران وانقلاب) ،برخلاف عهد فئوداليسم (طبقه اشراف در مقابل طبقه عوام)،روابط انسانی را بر پايه اصل شهروندی بنا می گذارد.اصلی که مناسبات انسانی راجدا ازرنگ ،نژاد ،شغل ودين، يکسان ميشمارد.وحتی از حيث حقوقی وقانونی بين طبقه حاکم وتک تک شهر وندان هيچ فاصله ای وجود ندارد. پس عموما ما با دوطبقه دارا وندار مواجه هستيم ويا مرفه و فقير. که دراين بين آنطور که خود ادعا می کند ،حضورکارگر بسته به نوع کارو ميزان درآمدش ،در هر دو طبقه دارا وندار مشاهد می گردد.از طرف ديگر سرمايه داری برای جلوگيری از تعميق شکاف طبقاتی ،دست به ايجاد طبقه سومی زد که جايگاهی ميانی دارد .بعبارت ديگر طبقه متوسط ،زائيده سرمايه داريست .بيشترين نگاه ها را بخود جلب ميکند ودر ارزيابی ها ملاک عدالت محسوب می گردد. بدين شکل که هرچه طبقه متوسط بزرگتر گردد ،نشانه توسعه ،پيشرفت ،پرشدن شکاف طبقاتی ومدرنيزم وغيره می باشد. وجود طبقه متوسط، از حيث مشروعيت ايدئولوژيک برای سرمايه داری امری حياتيست.چراکه بيشترين خواستگاه ليبرال دموکراسی درين طبقه مشاهده می گردد. حال بايد ديد که پيدايش اين طبقه نورسيده در مناسبات سرمايه داری ،ناشی از رشد وتعالی طبقه کارگر بوده است ويا اين طبقه برگرفته از خرد مالکين وروشنفکرين وتحصيلکرده هاست؟.
سرمايه داری وانسان
جان استيوارت ميل در کتاب رساله ازادی ميگويد که :من ازادم بشرطی که اين آزادي، ازادی من های ديگر را بخطر نياندازد ووظيفه دولت تنها محافظت از ازادی من در مقابل من های ديگر است."همانطور که دراين جمله مشهورميل که بعبارتی مانيفست نظام سرمايه داری می باشد، مشاهده می گردد، اشاره اوبه ضمير من،لزوما به معنای منه کارگر ويا من سرمايه دار نيست وحتی جنسيت هم دراين باره نقشی ندارد.يک کلمه عام است.بنظرمن، اين خيلی مهم است که در مناسبات جديد، روابط انسانی از شکل بدوی وعقب مانده خود جدا گرديده وبشريت توانست (هرچند درخيلی جاها نتوانست ولی حداقل سنگ بنای آن گذاشته شد)از مرزهای نژادی ، فرهنگی ومذهبی وغيره،عبور نمايد وتنها برروی انسان بودن تاکيد شود که اين خود ،نشان دهنده پيشرفت بشر در سير تکاملی خود بوده است. زايش اين عصر نوکه بعد از رنسانس بوجود امد نشانه انست که جامعه انسانی توانسته است که پس از طی طريق طولانی در گذر تاريخ بر انحصارات وتضادها ی زمخت ،عريان وضد انسانی عصر برده داری وفئوداليسم فائق بيايد.در نتيجه زندگی انسانها دچار تکامل فراوان از حيث بهبودی کيفيت زندگانی شان گرديد.يعنی انسان ارزش مادی بسيار بيشتری پيدا نمود. از طرفی رشد وتکامل علوم وفنونی که زندگانی بشر رادر اين دوران، تحت تاثير می گذارد از همه ايام تاريخ بيشتر بود به طوريکه در اندک زمانی ،انسان توانست بيش از همه تاريخ، بجلو حرکت کند.مدرن نيزم ميوه اين دوره است.چيزيکه همه بدنبال آن هستند.اين خيلی مهم است که، ديگر خبری از اسارت عيان وخشن گذشته (منظور دوران برده داری وفئوداليسم) نبود. هرچند که خوی سلطه جوی انسانی شکل اين انحصارات وتضادهای اجتماعی واقتصادی رابشکل جديد وپيچيده تری بروز داد.يعنی تضاد منافع طبقه سرمايه داربا طبقه کارگربعنوان فروشنده نيروی کار. چرا که ازيک سو،گشتاورد سرمايه جهت تحصيل سود برای کارفرما ،سخت محتاج نيروی کار کارگر می باشد . ودرآن سو، کارگری که نيروی کار خود را در قبال مزد به کارفرما(سرمايه دار)ميفروشد بعبارت ديگر،او هم بدنبال دريافت مزد بيشتری از سرمايه دار است تا زندگی بهتری داشته باشد.يعنی اگر کارفرما سود حداکثری می خواست ؟روی ديگر سکه ،کمی مزد،سختی تامين معيشت زندگی وکلا فقر وبيچارگی کارگرتوام بودواگر هم کارگر می خواست درامد بيشتری برای يک زندگی بهترتحصيل نمايد(بجز از طريق اضافه کاری وانجام کارهای سخت وزيان اور)با ديوار ضخيم سرمايه دار مواجه می گرديد . اين تعارض در منافع ،در قرن نوزدهم کسانی مانند، سن سيمون ،فوريه واوئن را برآن داشت که با حفظ مناسبات موجود(بورژوازی)بدنبال راه کارهايی باشند که تنظيم رابطه کارگر وکارفرما در چارچوب ضوابط معينی درايد که طی آن کارگران هم در سود بدست آمده سهيم گردند.به زبان ساده ترهدف انها اشتی دادن منافع ايندو وتبديل تضاد منافع به اشتراک مساعی بود.ويا لااقل بتوانند شدت تضاد در منافع اين دوسوی غير متجانس را بشکلی بهم نزديک نمايند.آنهم در فضايی آرام ودر صلح وضفا.سن سيمون تز تاسيس اتحاديه کارگری را مطرح ميکند که البته سرمايه داری در اينده(در اثر مبارزات بی وقفه ومستمر کارگران ) ناچار از پذيرش آن گرديد.اما فوريه وبخصوص اوئن سعی کردند رابطه کارگر وکارفرما را در تقسيم سود حاص از کار را فرمول بندی نمايد.بدين شکل که اگر کل سود بدست آمده را دوازده دوازدهم در نظر بگيريم سهم کارفرما چهار دوازدهم باشد ولی سهم کارگران پنج دوازدهم ومابقی هم به تکنسيين ها وغيره تعلق گيرد.بديهی است که در عصر سرمايه داری که زمين وزمان در خدمت سرمايه دار است او هيچگاه حاضر نمی شود که سود خود را با ديگران تقسيم نمايد.وهمچنين کارگران هم، هيچ طرح وانسجامی در قبولاندن خود بعنوان شريک کارفرمايان نداشتند. بخاطر همين بود که مارکس به اين گروه لقب سوسياليسم تخيلی را داد.در کنار اين عده ،اشخاصی هم مانند خود مارکس وانگلس بودند که نظريات متضادی نسبت به افراد گفته شده داشتند.اينکه طبقه کارگر ،اگربخواهد زندگی بهتری داشته باشد يعنی راه رسيدن به جامعه بی طبقه ،زوال مناسبات سرمايه داری از طريق انقلاب توسط طبقه پرولتارياست.بعبارت ديگر مارکس بدنبال حل تضاد منافع کارگر وکارفرما برنمی ايد بلکه تازه انرا هم عبث وبيهوده می داندازينرو بهترين حالت ازبين بردن صورت مسئله است .همانا حذف فيزيکی يک سوی اين تضاد طبقاتی.با اين همه، تمامی نظريات ارائه شده در اين زمينه ،در عالم پراتيک تا کنون ره بجايی نبرده است. اگرهم در کشورهايی با الهام از انديشه های مارکس بدنبال ايجاد جامعه بی طبقه وانسانی بود ه اند ، نتيجه انچنان عواقب وخيمی پيدا نمود که سخت به مبانی عدالت طلبی وبرابری طلبی (سوسياليسم)لطمه وارد نمود. که اين خود موجب گرديده است که سرمايه داری بعنوان جريان غالب وبرتر بيش از گذشته راه خود را به پيش ببرد ، گفتيم عدالت، امری که برای ما کارگران بسيار مهم است وسرمايه داری هم درباره ان سکوت ميکند. دراين مناسبات اينطور تلقی می گردد که عدالت امريست ثانويه که ميتواند از درون دموکراسی بوجود ايد.ونه مستقلا.بعبارت ديگر سرمايه داری ،تنظييم روابط طولی انسانها که ميتنی بر اصل حاکم ومحکوم(اشراف وعوام) در دوران فئوداليسم رابه روابط عرضی ،مبتنی بر اصل شهروندی بسط ميدهد .مردم سالاري، تدوين قوانين حقوقی برابردر مورد همه شهر وندان را ،عدالت انسانی در حوزه های سياسی واجتماعی نشان می دهد. ولی در حوزه اقتصادی ،معانی وکليشه های مرسوم در مورد مفهوم عدالت بطور کلی متفاوت از اين نظام است .چيزيکه ادام اسميت (پدر علم اقتصاد سرمايه داری)در مورد کعبه آمالش ميگفت.اينکه ،در جامعه آمريکا همه بايد شانس برابر برای سرمايه دارشدن داشته باشند.پس آنطور که من می فهمم با اين شرايط مفهوم عدالت با چيزيکه قبلا می دانستيم کاملا فرق می کند.چرا که معنی کلاسيک عدالت ،يعنی برابری ،همسانی .وضد برتری طلبيست. ولی عدالت در سرمايه داری يعنی بيشترشدن تعداد سرمايه داران..يعنی رقابت طيف گسترده تری از جامعه ،در جهت تحصيل سرمايه بيشتر .
حال ميخواهم بدانم که ازادی به تنهايی واقعا من را رها ميسازد؟ از اسارت جبرها،بندها،تابوها وانحصارات وغيره؟ اگر منظور از ازادی (آنطور که من می فهمم)،کنشی هايی که از روی اختيارصادر ميشود که تنها برگرفته از نيروی خواست واراده آزادفرد باشد.البته بماند اين اراده و خواست تا چه ميزان از مسائل طبيعی وتاريخی وفرهنگی ناگزير می گردد.ايا واقعا من آزادم؟..چه رابطه ای بين سرمايه از حيث کنشهای اختياری من وجود داردکه قيود مرا رهايی می بخشد تا من احساس ازاد بودن نمايم؟بعبارت ساده تر، من با جيب خالی هم ازادم؟ تا از قيد وبندهايی که نداشته هايم ،جلوی پايم گذاشته است عبور کنم؟.ايا من ازادم تا در نبود داشته هايم(سرمايه)بدون اضطراب ونگرانی بتوانم زندگی کنم؟ويا مثلا من ازادم که هر جا خواستم بروم؟ به سرزمينهای دور دست سفرکنم؟. (حالا گيرم مرز های سياسی وجود نداشته باشد)اما براستی با چه پولی ؟من(منظور از ضمير من ،رضا رخشان نيست. بلکه منظور معنی عام آنست که دراينجا مراد، منه کارگر ويا منه ندار است) ازادم رئيس جمهور بشم؟. اما با چه پولي؟ايا من هم ميتوانم مانند ثروتمندان اين آزادی عمل را داشته باشم که، به يک ميزان از زندگی لذت ببرم؟ آزاد باشم که با کشتی تفريحيم عرض اقيانوس اطلس را بپيمايم؟. حالا کشتی رانی روی اقيانوس اطلس بماند ولی برای شخص خودم ،بعد از سی هشت سال سن وبا وجود علاقه فراوان ،هنوز آزادی عمل جهت رفتن به يک سفر تفريحی مثلا به چالوس را نداشته ام.اين يعنی اسارت. ازادی تنها در گفتارمانيست(که البته آنهم لازم وضروريست)بلکه مهمتر از آن آزادی در عمل وحرکت ماست .موتور حرکت اين گردش ازاد در جامعه سرمايه داري،سرمايه است. بدون سرمايه، اين ازاد بودن تبديل به يک رويايه شيرين می گردد.چراکه درين جا ،وجود سرمايه است که به خواست ما،توانايی می بخشد. پس اينطور ميشود که من ازادم ولی چون سرمايه ای ندارم ،در جبر جيب خالی خود گير کرده ام.يعنی ميزان ازادی من بستگی به ميزان سرمايه من دارد.هرکه سرمايه اش کم ،ازاديش کمتروهرآنکس سرمايه اش افزون،رهائيش افزونتر.پس بهمين خاطر من برای رهائی بيشتر ،چاره جز تحصيل سرمايه بيشتر با طرق مختلف چه اخلاقی وغير اخلاقی ،من جمله فشار برروی کارگران در جهت استفاده بيش از اندازه نيروی کار ارزان او(بخوانيد استثمار)، وهمچنين با لا بردن ارزش افزوده وسود های کلان بدون انکه او بخواهد انرا با کسی تقسيم نمايد. نيست .با اين اوصاف ،اين ديگر ازادی من نيست ازادی سرمايه منست.ومن در چنگ آن اسير گشته ام. وفکر ميکنم که با ازادی خالی نمی توان به عدالت هم رسيد چونکه برای رسيدن به ان ازادی خالی هم نيازمند سرمايه هستيم.مگر آنکه همه را به سمت سرمايه دار شدن سوق دهيم. حال يک سئوال اساسی که تازه از ذهنم گذشت که،ايا با تمامی چيزهايی که گفته شد نميتوان اينطور نتيجه گرفت که ،در مناسبات بورزوازی هرچه کشورها ثروتمند تر باشند بالقوه ازادترند وهرچه فقير تر باشند استبدادی تر؟
دولت سرمايه داری چگونه دولتيست وايا ميتواند از ازادی من در مقابل طمع سرمايه دارانی که ميخواهند منو استثمار کنند(چرا که سرمايه دار فقط به سود خود می انديشد) دفاع کند؟. از انقلاب فرانسه که ناشی از سهم خواهی طبقه نورسيده ای بنام بورژوازی بود طبقه ای پيشرو که ديگرنمی توانست مناسبات عقب مانده دوران اشرافي، قبيله ای عصر فئوداليسم راتحمل کند.چراکه اين طبقه جديد نه دارای ژن مقدس اشرافی بود ونه سهمی در هيئت حاکمه با توجه به ميزان تاثيراتی که در مناسبات اقتصادی ،اجتماعی آن دوره داشتند ازينرو بخوبی توانستند از تضاد های ساير طبقات اجتماعی نظير دهقانان وزارعين وخرده کاسبها با فئودالها، استفاده نمايند که در نهايت منجربه پيروزی انقلاب فرانسه ونابودی عصر فئوداليسم گرديد.دراين دوره بود که اصولی مانند دموکراسی وليبرالسيم بوجود آمد که مبتنی براصل هرفرديک رای بود. لازمه اين شيوه جديد پذيرش استقلال فردی وحق شهروندی بود.يعنی همه در برابرقانون از حقوق يکسانی برخوردارند.چيزيکه جان لاک وسايرين ميگويند که طبقه حاکم بايد بصورت محدود ودرچارچوب زمانی معين وتوسط رای شهروندان انتخاب گردد وهروقت هم مردم رای خودرا پس گرفتند دولت از قدرت ساقط می گردد. وحتی از حيث حقوقی وقانونی بين طبقه حاکم وتک تک شهروندان هيچ فاصله ای وجود نداشته باشد.همانطور که می بينيم لازمه اصل شهروندی پذيرش اصل بنيادين ازادی فردی يست.يعنی همانطور که اقای ميل می گويد که ، من آزادم.اتفاقا نکته جذاب واغوا کننده مناسبات سرمايه داری همين است يعنی استقلال عمل فرد در حوضه های خصوصی واجتماعی.جايی که دولت حضور نداشته باشد وجايی که بين افراد تفاوتی نباشد.در اين جوامع ، همه افراد از طيفهای گوناگون صحبها(بستگی به شيفت کاريشان) سرکار حضور می يابند. البته در حين کار، مناسبات، ديگر بر اساس استقلال فردی نيست بلکه در حين شيفت کاری همه چيز جدی وگاها بيرحمانه ميشود. يعنی کارگر برای کارفرما کارمی کند.وکارفرما هم با نگاه از بالااز کارگر کار می کشد. کارگر جان می کند وکارميکند سرمايه دارهم به او مزد می دهد تا زندگيش را بچرخاند.در حين کار،کارگر برای تحقق مطالباتش چاره ای جز مبارزه کارگری با کافرما را ندارد ،تا بتواند زندگی بهتری داشته باشد..اما پس از پايان شيفت کاري،ناگهان روابط ازحوزه طبقاتی خارج ميشودودر خيابان همه شهروند ميشوند. يک نوع مناسبات دوگانه.يعنی در ساعاتی انسان مالک وقت وکاروانرژی خود نيست وحتی نسبت به چيزی که درست می کند کاملا بيگانه است(مزدوری) چرا که برای گذران زندگی مجبور شده است که انها را به افراد دارا بفروشد. ودر ساعاتی ديگر،شهرونديست با حقوق برابربا کارفرمايش.بعبارت ديگر در نظام سرمايه داری مناسبات انسانی دو زمانه است. آنطور که من می فهمم دراين سيستم باهمه تلاشها وشعارها وتبلغاتش ،نتوانسته است که اسارت تاريخی انسان(مناسبات قدرت)را کاملا حل نمايد.وهمچنان رابطه کارگر وکارفرما رابحال خود رها کرده است.تا اين دو باتوجه به داشته های خود ،(مناسبات قدرت ) روابطشان را تنظيم نمايند.

در کشورهای سرمايه داری اغلب مديا ورسانها در دست سرمايه داران(افراد دارا) هستند.برای حضور در طبقه حاکم (يعنی دولت) وبخصوص شرکت در انتخابات ،نيازمند پولهای هنگفتی است .که بازهم قدرت مانور سرمايه داران بسيار بالاست.در نظام اموزشی چه در ابتدايی ومتوسطه وآموزش عالی بازهم ميزان دارايی افراد،سطح وکيفيت اموزش را معلوم ميسازد.به بيان ساده تر،سرمايه دار زادگان به مدارس ودانشگاهای خوب وعالی مجهز وسطح با لا ميروند ولی کارگر زادگان بخاطر دارايی اندکشان همه چيزشان کم کيفيت تراست.همه اينها را گفتيم فکر کنم اين پازل اينطوری شکل می گيرد که،رسانه های در دست سرمايه داران افکار عمومی رابنفع منافع طبقه دارا ميسازد.يعنی همه تشويق ميشوند که دارا شوند.در نتيجه پولدار شدن ،شاخصه ارزش وفضيلت در رشد وتعالی فرد ميباشد.در کشورهايی مانند ايران(سرمايه داری توسعه نيافته) که فضيلت مسئولين در ساده زيستن وکمی ثروتشان است،اما در کشورهای سرمايه داری اوضاع کاملا فرق می کند يعنی هر چه قدر، فرد ثروتمندترباشد نشانه موفقيت شغلی که موجب بالا رفتن شخصيت اجتماعي، سياسی اومی گرد.چون که ازجنبه تحصيل سرمايه های فراوان شخصی موفق بوده است ،ميتواند مسئول موفقی هم باشد. خب برگرديم به پازل،گفتيم که ،مديای سرمايه داری ،اين مناسبات را مستحکم می کند. بطوريکه انکس که ندار است نداشته های خود را به پای عدم توانايی ،بحران،تقديرويا اينکه ندار را به تکاپو در جهت پول دار شدن وادار ميسازد. اما در انتخابات که مخارج ان سربفلک می گذارد (يعنی اينجا هم سر کارگر بی کلاه می ماند) بازهم سرمايه دارانی پيروز ميشوند که در گذشته سرمايه دار زادگانی بوده اند که از مراکز اموزشی عالی وسطح بالا استفاده کرده اند. حالا ببينيم ايا در دعوای حقوقی بين سرمايه دار و کارگر چه تفاوتی وجود دارد؟.درست است که از لحاظ متون مدون قانون بين شهروندان يک جامعه هيچ اختلاف وتفاوت حقوقی وجود ندارد ولی ايا از فرصتهای يکسانی جهت پيروزی در يک دعوای حقوقی بين اين دو گروه ندار ودار برخوردار هستند.سرمايه دار ميتواند برای پيروزی بهترين وکيل را انتخاب نمايدوکلای حرفه ای که ميتواند سرنوشت دعوا را تعيين کند. ندارپول انچنانی ندارد. يا بايد وکيل درجه چندم استخدام نمايد ويا وکلات تسخيری.همچنين در اغلب موارد سرمايه دار با وصلت با طبقه حاکم (چراکه نورچشمی دولت است.ماليات زيادی هم به دولت می پردازد) از رانت دولتی هم برخوردار ميشود.
در جوامع سرمايه داري،کارگران در بهترين حالت ميتوانند صاحب تشکل (سنديکا)نسبتا راديکای باشند.که بعنوان نمونه ميتوانم از سنديکای ث.ژ.ت وهمبستگی سود در فرانسه نام ببرم.متاسفانه در بيشتر کشورهای غربی ،اتحاديه های کارگری نقش خود را که بايد با اتحاد وهمبستگی کارگران ودر جهت دفاع جانانه از منافع کارگری گام بردارند را،ايفا نمی کنند. اينجاست که ،کارگر در دنيايی که سرمايه داری حول وحوش او ايجاد کرده گرفتار ميشود.در نتيجه برای گذران زندگی ،چاره ای جز پذيرش شرايط اسفبار زندگی خود ندارد.
در خاتمه :توی دنيايی که در آن هستيم هر امتيازی که کارگران در چالش با منافع کارفرما بدست آورده است ،تنها با پرداخت هزينه های گزاف جانی وانسانی فراوان ،همراه بوده است.به رسميت شناخته شدن روز جهانی کارگر وتعطيلی اين روز در بسياری از کشورها ،به قيمت جان چندين کارگر منتج شد.ويا تشکيل اتحاديه کارگران هم پس از طی يک دوره طولانی وپرداخت هزينه گزاف،طبقه کارگر توانست اراده خود رابه کرسی بنشاند.ويا در اروپا وجنبش 35ساعت کار در هفته که در دهه هشتاد ميلادی که پس ازدوره سرکوب خونين اعتصاب معدن چيان انگليس بدست آمد.همه اينها نشان می دهد که تضاد منافع کارگر وسرمايه دار به حدی جدی وبيرحمانه است که حتی حفظ دستاوردهای کارگری در ادوار گذشته که ناشی از مبارزه کوشندگان جنبش کارگری بوده است،امری دشوار وسخت بنظر ميرسد. چراکه بنظر من رابطه کارگروسرمايه دار ،مانند موج درياست. هرگاه کارگر با اتحاد ومبارزات کارگری خود توانست پيشروی کند،وجه ديگر آن عقب رفت سرمايه دار است . وهر گاه بر اثر ضعف وپراکندگی ويا ساير موارد کارگران عقب نشستند اينبار نوبت اوست که به معيشت کارگر حمله ميکند.
با آميد به روزی که زندگی بهتری داشته باشيم
رضارخشان
کارگراخراجی
4/7/1391 

 

معضل تبدیل قرارداد همچنان دامنگیر كارگران مخابرات لارستان است

 

به گزارش خبرگزاری دولتی کار ایران – ایلنا در4 مهر آمده است : بیش از ۴۰ کارگر شرکت مخابرات شهرستان لارستان مردادماه سال جاری نسبت به تغییر قرارداد خود از سالانه به ۱۵ روز در ماه اعتراض کرده‌ و با تجمع در مقابل فرمانداری این شهرستان خواستار رفع مشکلاتشان شده بودند.
براساس این گزارش،بیش از ۴۰ کارگر و کارگزار شرکت مخابرات شهرستان لارستان به جهت تبدیل قرارداد کاری‌شان به پاره وقت و ساعتی از مرداد ماه سال جاری بلاتکلیف بوده و هیچ قراردادی بصورت قانونی با این کارگران منعقد نشده است.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر